پلی به سوی جاودانگی، اثر: «ریچارددیوید باخ»، ترجمه: «فهیمه سارخانی »
خرید کتاب پلی به سوی جاودانگی
جستجوی کتاب پلی به سوی جاودانگی در گودریدز
معرفی کتاب پلی به سوی جاودانگی از نگاه کاربران
یک تصمیم گیری از یک کتاب، 70 صفحه اول آن، وعدهی یک کتاب عالی بود که بعدا کمی کتابی بی ارزش را به دست آورد. توصیه نمی شود.
مشاهده لینک اصلی
من متنفرم حتی اعتراف کنم که من این چرت و پرت را دوست دارم. اوه وقتی که من احمق بودم و نمی دانستم بهتر است .... چشم ها و توانایی های مغزی را بر روی آن نزنید!
مشاهده لینک اصلی
@ عشق واقعی داستان @. آه وحشی
مشاهده لینک اصلی
داستان عاشقانه فوق العاده
مشاهده لینک اصلی
این اولین کتابی است که ریچارد باخ آن را خوانده ام ... کسی این را برای من توصیه کرد و من این را برای باشگاه کتابی که با دوستانم تشکیل می دهم انتخاب کردم. باید بگویم که من 60٪ از آن (اکثر اعضای باشگاه کتاب پس از چند صفحه اول از دست دادند). من با بسیاری از مردم اینجا موافق هستم که نوشتن آن در سطح نیست. این فاقد هرگونه ساختاری است که آن را تا حدودی پیچیده و سخت پیگیری می کند و باچ صرف می کند وقت زیادی راجع به تجربه پروازش صحبت میکنم که من متوجه شدم بخش مهمی از زندگی او و کشفش بود، اما به نظر من، نباید قطعه مرکزی در صفحاتش باشد. وقتی کتاب را بخوانم هیچ چیز درباره او نمیدیدم اولین ازدواج و رها کردن بچه ها و ازدواج سوم پس از لسلی. سپس در مورد این واقعیت ها یاد گرفتم و رک و پوست کنده به هیچ وجه شگفت زده نشدم. او به عنوان فردی بسیار جذب شد که فقط به من احتیاج داشت، به نظر من خسته کننده و غیر منطقی بود. به یاد داشته باشید قسمت هنگامی که لسلی بیمار بود و نیاز به او را به عقب بر گردیم و او در واقع به اصل به دنبال؟ در اصل؟ !!! چه شخص روحانی یا حتی روحانی این کار را برای یک دوست انجام می دهد؟ !!! او این ایده ی احمقانه را به ذهنش تزریق کرد که نمی توانست آزادی اش را از دست بدهد تا آزاد شود. بنابراین او یک دیوار فولادی ایجاد کرد که او را از آزاد بودن به عنوان آزاد بودن محروم کرد، به این معنی نیست که ترس خود را برای تجربیات و تغییرات جدید باز کند. او ادعا کرد که در جستجوی خود برای همسرش، یک فرد روحانی باشد، اما واقعیتی که او هر بار که با تغییر روبرو می شود، پرواز می کند، نشانگر مخالفت است! یک فرد واقعا معنوی کار انجام شده را انجام می دهد و این کار را تغییر می دهد. مانند آنها sayâ € |â € œ اگر شما می خواهید برای تغییر کلمه در اطراف شما، ابتدا خود را تغییر دهید. این نقل قول نشان دادن ایده بیمار ریچارد از @ طراحی زن کامل در بسیاری از زنان - که به عنوان برای من هیچ ارتباطی با یک همسر روحانی ندارم اگر فرد واقعا درک آنچه یک همسر روح دارد و می خواهد یکی را پیدا کند: اگر مادرم، من فکر می کردم، کسی است که همه ی نیازهای ما را در تمام زمان ها برآورده می کند، و اگر از نیازهای ما برای انواع مختلف است، پس هیچ کس در هر کجا نمیتواند همسر کامل باشد! تنها روح واقعی که در بسیاری از افراد مختلف یافت می شود. زن کامل من تا حدودی فلش و عقل این دوست است، تا حدودی زیبایی قلب مسابقه آن، به طور ناگهانی ماجراجویی از شیطان، ممکن است. اگر هیچکدام از این زنان برای روز در دسترس نباشند، همسر من در جاهای دیگر جرقه می زند؛ ایده های ریچارد در مورد لسلی در همان خطوط قرار دارند: من آزادی ام را از همه دوستان دیگرم دوست دارم؛ چرا نه از لسلی؟ آنها برای دور بودن از من انتقاد نمیکنند؛ زیرا وقتی میروم، میروم؛ چرا او؟ آیا او نمی داند؟ خیلی طولانی با هم، و حتی حسن نیت ارائه میدهد. . . مردم بیشتر نسبت به غریبه ها نسبت به همسران و همسرانشان مؤمن هستند! دو نفر مثل سگ های گرسنه گره خورده بودند و با هر ضایعه کوچک بین آنها مبارزه می کردند. به ما نگاه کن، حتی ما. شما صدای خود را به من رسانید من به زندگی شما نرسیده ام تا عصبانی شوم. اگر من به عنوان من یک من را دوست ندارد، فقط بگو و من رفته! با هم خیلی طولانی و زنجیره ای، وظایف و مسئولیت های آن، هیچ لذتی ندارد ماجراجویی هیچ تشکر از شما! @ من می توانم بگویم که من پیدا کردم ریچارد و لسلی داستان الهام بخش. من احتمالا نمی خواهم لسلی را بیاورم ... او خیلی زحمت کشید و اکثر اوقات تنها کسی بود که این کار را انجام می داد. مشارکت واقعی نیاز به تعهد 100٪ -100٪ و به نظر من 170٪ در لسلی بود و شاید تنها 30٪ در طرف ریچارد. لسلی در رابطه با همسرانش: \"همسایه ما کسی است که عمیق ترین اشتیاق ها و حس های ما را به ما می دهد. وقتی که دو بالن بودیم، و جهت ما هم بالا می رفت، احتمالا ما شخص راست را پیدا کردیم. همسر ما کسی است که زندگی را برای زندگی به ارمغان می آورد. \" @ نفس نفس کسی است که قفل است که متناسب با کلید های ما است. من موافقم با تفسیری که همسران رو دوست ندارند همیشه برای همیشه ازدواج کنند. اگر شما Paulo Choeloâ € ™ sâ € œBrida را بخوانید، می توانید به یاد داشته باشید که آنها همجنسگرایان بودند اما بریدا نمیتوانست با او عاشق شود. پس از اینکه همه ی روح ها از ابعاد دیگری است، اما در این بعد همسران باید در دنیای فیزیکی قرار گیرند و گاهی اوقات یک روح در اینجا با اهدافی که همراه با همسر روح خود . اما آیا با همسران خود همخوانی دارند یا خیر، آنها احتمالا از همان ابتدا می دانند که آنها همسران روح هستند و هر دو حاضر هستند با هم کار کنند تا افراد بهتر شوند. ریچارد و لسلی فقط احتمالا به یکدیگر متصل شده اند، به دوستان و همسایگان زیادی سفر کردند - بنابراین جنبه های روحیه داستان برای من متاسف است. ریچارد متوجه نشد که لسلی به عنوان یک همسر روحانی در ابتدا | و به نظر من حتی پس از آن. او سعی کرد ارتباط خود را با او برقرار کند، که به او امکان دیدن یک زندگی را می داد که او می توانست به عنوان یک امکان را ببیند و او را دوست داشت. به عنوان یکی دیگر ...
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب پلی به سوی جاودانگی
خرید کتاب پلی به سوی جاودانگی
جستجوی کتاب پلی به سوی جاودانگی در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
من متنفرم حتی اعتراف کنم که من این چرت و پرت را دوست دارم. اوه وقتی که من احمق بودم و نمی دانستم بهتر است .... چشم ها و توانایی های مغزی را بر روی آن نزنید!
مشاهده لینک اصلی
@ عشق واقعی داستان @. آه وحشی
مشاهده لینک اصلی
داستان عاشقانه فوق العاده
مشاهده لینک اصلی
این اولین کتابی است که ریچارد باخ آن را خوانده ام ... کسی این را برای من توصیه کرد و من این را برای باشگاه کتابی که با دوستانم تشکیل می دهم انتخاب کردم. باید بگویم که من 60٪ از آن (اکثر اعضای باشگاه کتاب پس از چند صفحه اول از دست دادند). من با بسیاری از مردم اینجا موافق هستم که نوشتن آن در سطح نیست. این فاقد هرگونه ساختاری است که آن را تا حدودی پیچیده و سخت پیگیری می کند و باچ صرف می کند وقت زیادی راجع به تجربه پروازش صحبت میکنم که من متوجه شدم بخش مهمی از زندگی او و کشفش بود، اما به نظر من، نباید قطعه مرکزی در صفحاتش باشد. وقتی کتاب را بخوانم هیچ چیز درباره او نمیدیدم اولین ازدواج و رها کردن بچه ها و ازدواج سوم پس از لسلی. سپس در مورد این واقعیت ها یاد گرفتم و رک و پوست کنده به هیچ وجه شگفت زده نشدم. او به عنوان فردی بسیار جذب شد که فقط به من احتیاج داشت، به نظر من خسته کننده و غیر منطقی بود. به یاد داشته باشید قسمت هنگامی که لسلی بیمار بود و نیاز به او را به عقب بر گردیم و او در واقع به اصل به دنبال؟ در اصل؟ !!! چه شخص روحانی یا حتی روحانی این کار را برای یک دوست انجام می دهد؟ !!! او این ایده ی احمقانه را به ذهنش تزریق کرد که نمی توانست آزادی اش را از دست بدهد تا آزاد شود. بنابراین او یک دیوار فولادی ایجاد کرد که او را از آزاد بودن به عنوان آزاد بودن محروم کرد، به این معنی نیست که ترس خود را برای تجربیات و تغییرات جدید باز کند. او ادعا کرد که در جستجوی خود برای همسرش، یک فرد روحانی باشد، اما واقعیتی که او هر بار که با تغییر روبرو می شود، پرواز می کند، نشانگر مخالفت است! یک فرد واقعا معنوی کار انجام شده را انجام می دهد و این کار را تغییر می دهد. مانند آنها sayâ € |â € œ اگر شما می خواهید برای تغییر کلمه در اطراف شما، ابتدا خود را تغییر دهید. این نقل قول نشان دادن ایده بیمار ریچارد از @ طراحی زن کامل در بسیاری از زنان - که به عنوان برای من هیچ ارتباطی با یک همسر روحانی ندارم اگر فرد واقعا درک آنچه یک همسر روح دارد و می خواهد یکی را پیدا کند: اگر مادرم، من فکر می کردم، کسی است که همه ی نیازهای ما را در تمام زمان ها برآورده می کند، و اگر از نیازهای ما برای انواع مختلف است، پس هیچ کس در هر کجا نمیتواند همسر کامل باشد! تنها روح واقعی که در بسیاری از افراد مختلف یافت می شود. زن کامل من تا حدودی فلش و عقل این دوست است، تا حدودی زیبایی قلب مسابقه آن، به طور ناگهانی ماجراجویی از شیطان، ممکن است. اگر هیچکدام از این زنان برای روز در دسترس نباشند، همسر من در جاهای دیگر جرقه می زند؛ ایده های ریچارد در مورد لسلی در همان خطوط قرار دارند: من آزادی ام را از همه دوستان دیگرم دوست دارم؛ چرا نه از لسلی؟ آنها برای دور بودن از من انتقاد نمیکنند؛ زیرا وقتی میروم، میروم؛ چرا او؟ آیا او نمی داند؟ خیلی طولانی با هم، و حتی حسن نیت ارائه میدهد. . . مردم بیشتر نسبت به غریبه ها نسبت به همسران و همسرانشان مؤمن هستند! دو نفر مثل سگ های گرسنه گره خورده بودند و با هر ضایعه کوچک بین آنها مبارزه می کردند. به ما نگاه کن، حتی ما. شما صدای خود را به من رسانید من به زندگی شما نرسیده ام تا عصبانی شوم. اگر من به عنوان من یک من را دوست ندارد، فقط بگو و من رفته! با هم خیلی طولانی و زنجیره ای، وظایف و مسئولیت های آن، هیچ لذتی ندارد ماجراجویی هیچ تشکر از شما! @ من می توانم بگویم که من پیدا کردم ریچارد و لسلی داستان الهام بخش. من احتمالا نمی خواهم لسلی را بیاورم ... او خیلی زحمت کشید و اکثر اوقات تنها کسی بود که این کار را انجام می داد. مشارکت واقعی نیاز به تعهد 100٪ -100٪ و به نظر من 170٪ در لسلی بود و شاید تنها 30٪ در طرف ریچارد. لسلی در رابطه با همسرانش: \"همسایه ما کسی است که عمیق ترین اشتیاق ها و حس های ما را به ما می دهد. وقتی که دو بالن بودیم، و جهت ما هم بالا می رفت، احتمالا ما شخص راست را پیدا کردیم. همسر ما کسی است که زندگی را برای زندگی به ارمغان می آورد. \" @ نفس نفس کسی است که قفل است که متناسب با کلید های ما است. من موافقم با تفسیری که همسران رو دوست ندارند همیشه برای همیشه ازدواج کنند. اگر شما Paulo Choeloâ € ™ sâ € œBrida را بخوانید، می توانید به یاد داشته باشید که آنها همجنسگرایان بودند اما بریدا نمیتوانست با او عاشق شود. پس از اینکه همه ی روح ها از ابعاد دیگری است، اما در این بعد همسران باید در دنیای فیزیکی قرار گیرند و گاهی اوقات یک روح در اینجا با اهدافی که همراه با همسر روح خود . اما آیا با همسران خود همخوانی دارند یا خیر، آنها احتمالا از همان ابتدا می دانند که آنها همسران روح هستند و هر دو حاضر هستند با هم کار کنند تا افراد بهتر شوند. ریچارد و لسلی فقط احتمالا به یکدیگر متصل شده اند، به دوستان و همسایگان زیادی سفر کردند - بنابراین جنبه های روحیه داستان برای من متاسف است. ریچارد متوجه نشد که لسلی به عنوان یک همسر روحانی در ابتدا | و به نظر من حتی پس از آن. او سعی کرد ارتباط خود را با او برقرار کند، که به او امکان دیدن یک زندگی را می داد که او می توانست به عنوان یک امکان را ببیند و او را دوست داشت. به عنوان یکی دیگر ...
مشاهده لینک اصلی