کتاب همسر مسافر زمان

اثر آدری نیفنگر از انتشارات کتابسرای تندیس - مترجم: مرجان محمدی-1001 رمانی که باید قبل از مرگ بخوانید

همسر مسافرت های طولانی داستان کلر، یک دانش آموز هنری زیبا و هنری، یک کتابدار محرکه است که همدیگر را شناخته اند، چون کلر شش ساله بوده و هنری سی و شش ساله بوده است و هنگامی که کلر بیست و سوم بود و هنری سی و یک. غیر ممکن است، اما درست است، چون هنری یکی از اولین افرادی است که با اختلال جابجایی Chrono-Displacement تشخیص داده شده است: او به طور منظم ساعت ژنتیکی خود را بازنشانی می کند و خود را در زمان ناسازگار می یابد و به لحظات گرانشی احساسی در زندگی، گذشته و آینده خود می کشد. ناپدید شدن او خود به خودی است، تجربیات خود را غیر قابل پیش بینی، به طور متناوب هراس و سرگرم کننده.

همسر مسافران زمان تاثیرات سفر زمان را در رابطه با ازدواج هنری و کلارس و عشق پرشور آنها به یکدیگر به تصویر می کشد، چرا که داستان از هر دو دیدگاه باز می شود. کلر و هنری تلاش برای زندگی عادی، دنبال کردن اهداف آشنا - شغل های ثابت، دوستان خوب، فرزندان خودشان. همه اینها چیزی است که آنها نمی توانند مانع و کنترل کنند، داستان خود را به شدت حرکت می دهند و کاملا فراموش نشدنی است.


خرید کتاب همسر مسافر زمان
جستجوی کتاب همسر مسافر زمان در گودریدز

معرفی کتاب همسر مسافر زمان از نگاه کاربران
این مدت طولانی است چون من در اواخر شب به خواب رفته بودم، فقط یک فصل دیگر خواندن ... و سپس بعد از آن ... و همینطور اگر 3 امشب و اشک هایم بر گونه هایم می افتند، اظهارنظرها در انتها و من این کار را انجام می دهم، زیرا من نمی خواهم که این کاراکترها را به آنها بگذارم. هرچند که تم ها از این رمان پیچیده هستند، شما می خواهید آنها را بسازید: آزادی در برابر جبرگرایی؛ ناهنجاری های ژنتیکی، نسبیت و نظریه تکاملی؛ خاطرات، عشق، مرگ، از دست دادن و رابطه ما با زمان. اما صرف نظر از موضوعاتی که عمق داستان را تحقق می بخشد، این رمان به وضوح یک داستان عاشقانه قدرتمند است. پیشگویی علمی تخیلی در مورد سفر زمانه چشمگیر و مؤثر است تا داستان را در حال حرکت ادامه دهد (هرچند در یک داستان غم انگیز غیر خطی و گاه گیج کننده است - مد) و برای روشن کردن تم ها. من خودم را متوجه شدم که چطور مشغول کار بودم و سعی داشتم که منطق داخلی سفرهای طولانی و ناتوانی کروموزومی هنری را حل کنم. اما این به زودی دومین گیم (!) را به قصه داستان اصلی برد. (نقاشی بیش از ناسازگاری در منطق سفر هنس زمان برای حفظ اعتقادات بقیه داستان مهم است. نایفنگر دارای تسلط کمتری نسبت به کافی از زمان محبت سفر است. او به خوبی برای مطالعه Roddenberrys ستاره دنباله دار: اگر نسل های بعدی ریاضیات فصلی فضای زمان-فضا نسل بعدی خود را در رمان علمی تخیلی خود برای رمان دوم خود ادامه دهد). با این حال، زمان سفر به طور عمده در اینجا به عنوان وسیله ای برای نشان دادن اینکه چگونه مردم و به ویژه کلر و هنری هر کدام را پیدا می کنند دیگر و چگونه داستان های فردی و حوادث زندگی خود را به یک @ us @ متصل می شود که هر دو اجتناب ناپذیر و تصادفی است. اگر فرضیه علمی تخیلی را رد کنیم، به عنوان کاذب اعدام یا علمی تخیلی باور نادرست - به خصوص در این داستان که در غیر اینصورت خیلی طبیعی است - ما هنوز هم می توانیم در طول زمان و فضای تندرست به عنوان یک تقریبا مشابهی برای حافظه، و همه ما می توانیم با آن ارتباط برقرار کنیم. ما در مورد زمان های شاد یادآور می شویم، آنها را دوباره و دوباره به ما تحمیل می کنند تا زمانیکه ما دچار مشکل می شویم. ما درباره آسیب های گذشته و تروما، که قادر به اجازه دادن به آنها نیست، می گویند. هر دو خاطرات خوب و بد ما را به مردم ما می چسبند. هنری با دانستن اینکه چه اتفاقی می افتد اما ناامید کننده است، ناامید شده است؛ چرا که برای اولین بار او را برای تغییر نتیجه نگرفت. اغلب، ما آرزو می کنیم که بتوانیم زمان را به عقب برگردیم و چیزها را تغییر دهیم، همه چیز را درک می کنیم - هرچند که خوب یا بد - هر تجربه ای که ما را به ما تبدیل کرده است. ما نافرنژر را به ما نشان می دهیم چگونه مکان ما در زمان - موسیقی که گوش می دهیم، کتاب هایی که می خوانیم، لباس هایی که می پوشیم - بیش از ما فقط در هر سن خاصی تعریف می کنیم: آنها به افرادی که تبدیل می شوند جلو می روند. Niffenberger با موضوع سفر زمان در راه های بی شماری، برخی از ظریف و برخی از طنز، اما همه با قصد نگاه کردن به زمان، مکان، فضای و حافظه از هر زاویه ممکن است. همانطور که کلر در طبقه رقص در کنسرت فمینیست های خشن نگاه می کند، مخاطبان را در نوجوانان خود، 20s، 30s و @ حتی بعضی ها قدیمی تر می بیند. @ Henry and his younger self travel backwards in time from 19th to 18th به قرن هفدهم به عنوان آنها در اتاق های متوالی در موزه قدم زدن. کلار و هنری در یک سفر از شیکاگو به میشیگان اظهار داشتند که چقدر عجیب است که یک ساعت از نقطه اوج به مرکز شرقی حرکت کنیم. این تصاویر، سوال بسیار بزرگتری را درباره چگونگی شکل گیری زمانهایی که در آن زندگی می کنند، تقویت می کنند. هنری وابستگی به موسیقی پانک به او هویت خاصی در 20 سالگی خود می دهد، اما در تعیین او در اوایل دهه 30، مهم نیست. این فرصت هنری مجددا تجربیات حوادث را در سنین مختلف و مراحل مختلف، به عنوان یک کودک، پس از آن به عنوان یک بالغ جوان، و سپس در میان وسط، به او شناخت شناختی غم انگیز است. مفهوم آن این است که هنری چشم انداز و عقلانیت را به دست می آورد که زندگی ما به گونه ای کوچکتر تکامل یافته است هرگز نباشد: او قلمرو بین انسان و فرشته را اشغال می کند. (شگفتی کلارس برای فرشتگان و پرندگان و کاتولیک از دست رفته او - که هیچ کدام به صورت آشکارا در هر دست سنگین مورد بررسی قرار نمی گیرند - هنگامی که از متون معنوی هنری منحصر به فرد بازی می شود) نقطه پایانی برای داستان عشق بین این دو شخصیت است. هنری سیاره ای است که در اطراف کلر، خورشید خود چرخانده است. او شکل، جهت و هدف زندگی خود را می دهد. و خورشید هیچ چیز را بدون داشتن چیزی برای درخشش: Clare نیاز به هنری تا آنجا که او به او نیاز دارد. خوشبختانه این داستان در برخی از کلیشه های سحرآمیز منقطع نمی شود - گرچه اکنون می شنوم که این فیلم به فیلم ای که ریچل مکادامز بازی می کند ساخته شده است و اگر کسی بتواند داستان عاشقانه و پیچیده و قدرتمند خود را به یک جوجه تلخی تبدیل کند، او باش

مشاهده لینک اصلی
آخرین چیزی که این کتاب به آن نیاز دارد یک بررسی دیگر است، بنابراین من فقط برخی از اندیشه های کوتاه را به اشتراک می گذارم.من در تلاش برای تعیین امتیاز برای این کتاب کمی تلاش می کنم، و من خودم فکر می کنم مفهوم در برابر اعدام است. من مفهوم طرح و ساختار این کتاب را دوست داشتم، اما من اعدام را فهمیدم. همسر زمان مسافر از دیدگاه متناظر هنری و همسرش، کلر، گفته شده است. متأسفانه، بین صدای آنها کاملا متفاوت نیست. با ضرورت، در هر گذر مشخص شد که روایت شد، در غیر این صورت آن را بسیار تعیین کننده خواهد بود. من نیز به عنوان عنوان رمان تقلید می کنم. من انتظار داشتم که این رمان شخصیت کلر را بررسی کند و بینش هایی را از اثرات دوست داشتن کسی که در زمان بدون اطلاع قبلی یا علت از بین می رود، ارائه دهد. همانطور که بود، شخصیت عنوان به طور انحصاری توسعه نیافته بود. ما هرگز نمی دانستیم کلر. او توسط عشق او به هنری و، به میزان کمتر، هنر او تعریف شده است. این بود. ما هیچ گونه اکتشافی از احساسات و حالت ذهن ما، هیچ بینش یا درک شخصیت او را به دست نیاوردیم و مطمئنا رشدی نداشتیم. در واقع، در انعکاس، اکثر شخصیت های ثانویه، برش های کاغذی کلیشه ای بود. هنری تنها شخصیتی بود که ما واقعا باید بدانیم، و حتی پس از آن، تکه های بزرگی گم شد و تناقض ها مورد بررسی قرار نگرفتند. مهمتر از همه، ما هرگز متوجه نشدیم که هنری با Clare عاشق شود پس از آنکه او برای اولین بار با او ملاقات کرد. این احتمالا منجر به نگرانی دیگری در مورد اعدام من شد. همه چیز گفته شد، نشان داده نشده است، بنابراین احساس ارتباط واقعی با شخصیت ها دشوار بود. بنابراین، در حالی که من واقعا دوست داشتم که داستان گفته شود، من نیز احساس کردم که این کتاب یک فرصت از دست رفته بود. چه چیزی می تواند رمان قوی در حال حرکت بود، جالب توجه بود در راه تقریبا جدا. پایان دادن به غم انگیز بود، اما احساسات من به عنوان یک نتیجه از تخیل من به جای صرفا از طریق تجربه ارائه شده توسط book.3.5 ستاره، اما می توانست خیلی بهتر است. من هنوز این فیلم را دیده ام، اما این یکی از مواردی است که من تصور می کنم که فیلم ممکن است فقط کتاب را ضرب و شتم کند.

مشاهده لینک اصلی
من آن را پس از 3 روز آزاد انجام دادم بله من 3 روز تمام وقت را برای پایان دادن به کتاب گذراندم، زیرا، ظاهرا، به هیچ وجه، داستان آسان برای جذب کردن نیست. پس پس از هر صد صفحه، من یک مکث طولانی گرفتم، که کمک بزرگی بود، تا داستان را از بین ببرد، و همچنین در درک بهتر چیزهایی که در حال ایجاد این کتاب است، درک بهتر داشته باشم. به عنوان مثال (مشاهده اسپویلر) [چند لحظه به من فهماند که حقیقتا متوجه شود که شخص / هنری واقعا کشته شد (پنهان کردن اسپویلر)] و گفتن آن چیزی است، زیرا می توانم راحت تر انتخاب کنم. ابتدا جریان داستان مرا ترک کرد مجبور شدم به چندین صفحه بروم. همچنین من نیمی از تعجب می دانم که آیا کلر واقعا دوست Henry یا او ناخودآگاه او را دوست داشت به دلیل این واقعیت است که او و او در واقع ازدواج در آینده است. وقتی که معلم Albas گفت (spoiler را ببینید) [@ اما پدرش مرده است. @ (مخفی کردن اسپویلر)] صادقانه. من بودم، مانند، Noooooooooo. و من واقعا احساس متاسفم برای Charisse. ناف گفت: بیشتر چیزها، من به طور جدی با اعداد ضعیف هستم، به طوری که زمان زیادی را برای درک با چیزها گرفتم، زیرا تعداد زیادی دارد. تاریخ. قرون وسطی اما من خوشحالم که من آن را تمام کردم متن خوبی بود. این به من چسبیده و امیدوار است. ویرایش: (22 مه 2016) من این کتاب را چند بار خوانده ام تعداد دفعات بازدید شده را از دست داده ام. و هنوز هم علامت روح من است. هنوز قلبم را بر می گرداند اشک های من هنوز هم مانند کسب و کار nobodys آبشار. هرکدام لعنت زمان. پس از خواندن این کتاب چندین بار، متوجه شدم که همیشه رمان مورد علاقه من تمام وقت است. این به زیبایی نوشته شده است این ویژگی خاصی دارد. شخصیت ها خیلی تعریف شده اند و احساس می کنم شخصا آنها را می شناسم. پلانتین خیلی پیچیده و زیبا بود و آوااااااااااااااااااااااااااااااام. این خیلی شگفت انگیز بود. این کتاب از طریق کتاب و کتابخوانی است. و من نمی توانم آن را به اندازه کافی توصیه کنم. این را بخوانید و بعدا از من تشکر کنید

مشاهده لینک اصلی
طولانی اما کاملا آسان به عنوان خوانده شده: ترکیبی جذاب و غیر معمول از پارادوکسهای سفر زمان / آزادی آزاد در مقابل جبرگرایی / co-incidences که arent و غیره، همراه با یک داستان عاشقانه غیر صوتی. بعضی از موقعیت های بالقوه منفی را بسیار حساس می کند (مثلا زمانی که بالغ هنری از کلر جوان می آید). من مطمئن نیستم که Id تایید پایان دادن به همان شیوه را بنویسد و به نقطه ای که من تقریبا نمی خواستم در مورد آن را بخوانم در صورتی که من آن را دوست نداشتم. وقت سفارشی TRAVELNow که Ive خوانده Kurt Vonneguts کشتارگاه پنج (بررسی اینجا) و Octavia Butlers Kindred اینجا را بررسی کنید)، متوجه می شویم که ایده مرکزی مسافر گاه به گاه اتفاقی زمان نیست. اگر چه این چیزی که من فکر می کردم اصالت او را مختل می کند، کتاب او بسیار متفاوت است و هنوز بسیار خواندنی است. FILMI فیلم را اجتناب ناپذیر، به طرز وحشتناکی احساساتی به نظر می رسد، تا حد زیادی از این کتاب اجتناب می کند. به اشتراک گذاشته شده است این یک کتاب بسیار کمی است که همسر من است و من هر دو خواندن و هر دو لذت بردم (به استثنای برخی از sci-fi مناسب).

مشاهده لینک اصلی
من کتابخوان خطی نیستم این است که من به ندرت یک کتاب را به طور پیوسته بخوانم، از ابتدا تا انتها. من عادت بسیار بدی برای خواندن ده ها یا بیشتر صفحات اول دارم، فقط برای دیدن اگر داستان را دوست دارم. (کمی بدیهی است؛ من نمی دانم چه چیزی به دنبال آن هستم، اما به نوعی، خواندن این آخرین کلمات به من می دهد که انتظار چه چیزی را داشته باشم، آیا من باید یک کتاب را بخرم یا از آن عبور کنم یا حتی اگر یک کتاب بخواهم یا نه. من شخصا فکر نمی کنم که پایان خواندن اولین چیزی را دور از داستان می گیرد، زیرا نمی داند چه چیزی منجر به آن شده است، و من اغلب احساس می کنم (عجیب) در پایان توسط کسانی کهaha! @ لحظات پاداش که چه چیزی من از پایان می دانم که آشکار است. با این حال، می دانم که برخی افراد (یعنی جیم) را دیوانه می کنند و برای آن عذرخواهی می کنند. هنگامی که من شروع به خواندن می کنم، تمایل دارم که بارها و بارها (از جمله پایان) به بخش های خاصی باز گردم، در نتیجه تجربه را طولانی تر می کنم و در عین حال درک شخصیت ها، شرایط، زبان استفاده شده و غیره را نیز در بر می گیرد. سبک خواندن احتمالا به شیوهای که این رمان نوشته شده بود مطابقت داشت: ابتدا پیش فرض را متوقف کرد، و زمان سفر جنبه های داستان - پریدن به جلو و عقب از طریق زمان - من را از رفتن من به عقب و جلو از طریق رمان منفی. در حقیقت، آن را به خوبی تکمیل کرد، در حال حاضر من یک صاحب افتخار یک کپی بسیار سگ گوشه دار هستم که کمی پیچیده و تقریبا غریب است. :-) گفتم، باید بگم من واقعا از همسر مسافران زمان لذت می بردم. من متوقف نشدم ادعا کرد که من آن را دوست داشتم فقط به این دلیل که قسمت هایی از رمان - به ویژه در انتهای - وجود داشت که من را ناراحت و ناراحت کرد. با این وجود، از بین بردن خلأ من چیزی را از تجسم روایت نگرفتم: شخصیت های من را دوست داشتم، سبک خواندن را دوست داشتم، من عاشق هوش و ذکاوت نویسنده و روایت بودم. پروس - نوشتنش، توجه به جزئیات، تصاویر عالی - عالی بود و اغلب از نظر ظاهری. گاهی اوقات آنچه که او نوشت تقریبا بیش از حد دردناک بود برای خواندن (در یک راه خوب). به همین ترتیب، شعر قلب وحشتناک بود؛ آن را ساخته است که من می خواهم دوباره خواندن ریلکه، هومر و دیکنسون (و همچنین Byatts مالکیت) با یک لنز متفاوت است. من احساس کردم که چند سوال در پایان وجود دارد، مانند آنچه که به آلبا اتفاق افتاده است؟ (بله، عنوان کتاب این است که دختر مسافرهای زمان نیست؛ فرض بر این است که چه اتفاقی برای آلبا در طرح بزرگ چیزها افتاده است، از آنجایی که متوجه می شویم که چه اتفاقی برای کلر می افتد، بی اهمیت است). قسمت سوم، در پایان. عناوین فصل یک کلمه ای آن، @ Dissolution، @ @ Dasein، @ and @ Renascence @ بیش از اندازه کافی است. این فصل های آخر را پیدا کردم که سخت تر از آن است که بتوانم از آن عبور کنم (من در حال گفتگو با جیم بودم که می توانستم 2 هفته پیش کتاب را به پایان برسانم، اما مجبور بودم آن را ادامه دهم چون بخشهایی بود که بسیار ناراحت کننده بود)، حتی اگر آنها احتمالا مهمترین فصل ها در رمان است، زیرا برای اولین بار، آن را در نهایت با کلر پس از هنری حل کرد. به همان اندازه که رمان درباره همسر هنری بود، داستان او نیز بود و اکثریت کتاب در مورد زندگی اش بود. آنها از زمان و مکان برای کتاب بیشتر پیوسته بودند اما در اینجا، در پایان، همه چیز درباره کلر بود. Clare به تنهایی، Clare از دست رفته، Clare تسخیر، Clare انتظار. در سراسر رمان، Clare هنر خود را به عنوان به عنوان، به سادگی، در مورد پرندگان و در مورد اشتیاق نشان می دهد. اما با گذشت زمان، هنر او به یک استعاره برای آزادی تبدیل شد: در مورد یافتن بالهایش (و هنری)، و به دست آوردن آزادی از بدن، از زمان، از پیچیدگی ها و پارادوکس های آن، از مشکلات ایجاد شده از جهان . با این حال، چه چیزی ناخوشایند بود معنای این سه عنوان فصل بود و چه اتفاقی در هر فصل رخ داد. انحلال: تجزیه، شکستن اوراق قرضه، سقوط از هم جدا. Dasein: موجودی است که از لحاظ زمانی آن تشکیل شده است، چیزی که معنایBeing در Time @ را روشن و تفسیر می کند و راهی برای انتخاب یا درگیر شدن در جهان یا فاصله گرفتن از آن است، در عین حال درمورد آنچه که به معنای بودن (در حال حاضر، به انتقادات ادبی من، زمانی که ما در حال مطالعه در مورد هایدگر بودیم، هرگز، هرگز دوست Heidegger را دوست داشتم؛ زیرا همه چیز یک استدلال دایره ای بود؛ همه چیز به نظر می رسید متناقض است؛ زیرا همه چیز به نظر علتی). و سپس رنسانس: تولد دوباره، رنسانس. در قسمت انتهایی بخش دوم، در قسمت انتهایی بخش، هنگامی که هنری می گوید: \"درد از بین رفته است، اما چپ چپ درد درد است، فضای خالی که در آن درد وجود دارد اما در عوض انتظار درد وجود دارد. @ در زمان رهایی و Dasein Clare این کلمات را زندگی کرد. کلر هرگز برای آزادی که برایش آرزو داشت، به دست آورد؛ زندگی و آزادی او به طور مستقیم با هنری ارتباط داشت، و هنگامی که او رفته بود، بخشی از او نیز با او فوت کرد. او چیزی بیشتر از پوسته نیست کسی که هنر خود را از دست می دهد، کسی که فقط دخترش را در اطراف رانندگی می کند، کسی که بخشی از جهان است، اما در آن دخیل نیست. کسی که فقط هست کلین در رنسانس سرانجام سمبل ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب همسر مسافر زمان


 کتاب Anna Karenina (دو جلدی)
 کتاب Anna Karenina 1
 کتاب The Hobbit
 کتاب Never Let Me Go
 کتاب Little Women
 کتاب Emma