کتاب ما دروغگو بودیم

اثر امیلی لاکهارت از انتشارات میلکان - مترجم: کاوان بشیری-1001 رمانی که باید قبل از مرگ بخوانید

پدرم آخرین چمدانش را روی صندلیِ عقبِ مرسدس گذاشت و استارت زد.
بعد یک تپانچه درآورد و توی سینه‌ام شلیک کرد. من در باغچه ایستاده بودم و افتادم. سوراخِ گلوله بازِ باز شد و قلبم از قفسه‌ی سینه درآمد و وسطِ گُل‌ها افتاد. خون شَتَک زد از زخمِ بازم، بعد از چشم‌هایم، از گوش‌هایم، دهنم.
کادنس از خانواده‌ای قدیمی و متشخص است که عادت دارند همیشه بی‌نقص به نظر بیایند؛ حتا در چشم خودشان، حتا به قیمت پنهان‌کاری. عادتِ دیگرشان این است که همه‌ی تابستان‌ها، کل خانواده به جزیره‌ی شخصی‌شان می‌روند. بعد در تابستان پانزده حادثه‌ای رخ می‌دهد و کادنس حافظه‌اش را از دست می‌دهد. کسی از حادثه حرف نمی‌زند و رفتارِ همه از همیشه عجیب‌تر شده است. بعد تابستان شانزده اجازه نمی‌دهند کادنس به جزیره بیاید. تابستان هفده خانواده او را در جزیره می‌پذیرد، اما همه بیمار شده‌اند و خانه‌ی قدیمی و خاطره‌انگیزشان را کوبیده‌اند و خانه‌ای مدرن به جایش ساخته‌اند و کماکان هیچ‌کس حاضر نیست برایش تعریف کند چه بر سرش آمده. حتا دخترخاله‌ها و پسرخاله‌هایش که حاضر نشده بودند پس از آن حادثه و غیبت دراز با او هیچ ارتباطی برقرار کنند، الان طوری رفتار می‌کنند که انگار همه‌چیز بر روال سابق است.
ما دروغگو بودیم رُمانی پیچیده و مدرن با فضایی تعلیقی و پایان‌بندی بی‌نهایت غافل‌گیرانه است که بعید است به این آسانی فراموشش کنید. کتاب را بخوانید و اگر کسی پرسید پایانِ قصه چه می‌شود، مثل همه‌ی شخصیت‌های داستان دروغ بگویید.


خرید کتاب ما دروغگو بودیم
جستجوی کتاب ما دروغگو بودیم در گودریدز

معرفی کتاب ما دروغگو بودیم از نگاه کاربران
من انتظارات فوق العاده بالا داشتم و OH MY GOSH آنها با رنگ های پرواز پرواز کردند. ما دروغگوها توسط E. Lockhart از طریق وبلاگ نویسی در گردباد بررسی های 5 ستاره که هیچ چیزی در مورد کتابچه ای که به شما نمی گوید، جاری شده است. @ در کور @ آنها می گویند @ شما نمی توانید چیزی را بدانید قبل از اینکه شما شروع کنید @ آنها می گویند. با وجود خواندن بررسی های متعدد و دیدن با مبهم در Goodreads، من با صفر ایده آنچه در مورد کتاب خواهد بود. حالا باید آن را مرور کنم و شما چه می دانید؟ نمی خواهم چیزی به جز این بگویم: آن را بخوان. باشه! باشه! آرام باش! قرار دادن این چنگال ها، پست هنوز آماده نشده است. من لیستی تهیه کرده ام، بنابراین می توانم به شما تمام دلایل را برای شما بگویم چرا که شما باید این کتاب را بخوانید، بدون اینکه چیزی درباره این کتاب بگویید. نمایشگاه صدا کی من شوخی میکنم؟ من عادلانه نیستم (اما من فوق العاده عالی است) چرا شما باید بخوانید ما جادوگران است. 1. مجموعه آن بر روی یک جزیره. این در محفظه است، بنابراین من 100٪ امن برای افشای این واقعیت باور نکردنی با شما. اوه، و نه فقط هر جزیره ای. اگر Richie Rich یک جزیره خصوصی داشته باشد، این امر می تواند باشد. اگر شما هم اکنون Richie Rich را ندیده اید، شرم کنید. فکر کنید: RICH. پول در همه جا. این خانواده ای است که تابستان های خود را با هم جمع می کنند - پدربزرگ و فرزندان فوق العاده غنی، دختران، بچه ها. من از شما نمی دانم، اما جزایر من را جذب می کنند. من می خواهم بمیرم اگر من در یک بیابان بودم به دلیل من a) عدم اعتماد به ماهی و b) ناراحتی نارگیل. بنابراین یک جزیره غنی با خانه های خصوصی، سواحل و دونات واقعا به من احترام می گذارد 2. آن را در مورد Cadence، Jonny، Mirren، و گات. این چیزی است که من می توانم در مورد این موضوع بگویم، اگر چه من به شما (اگر شما به من شکلات بدهید) که آن را توسط Cadence نقل مکان کرد. آنها همه پسر عموی خود را، به جز Gat، که دوستانه بخشی از آن است که برای تابستان است. هر زمان که نام او را دیدم، ناخودآگاه فکر می کردم این یک اشتباه است. اما من این کار را ادامه دادم برو من 3. نوشتن زیبا است و من نمی فهمیدم که گل های رنگی ... منظورم این است که استخوان های لخت را زیبا کرده ام. آکنه آن در صفحه. این احساس خام است و نیمی از این که من آن را خیلی دوست دارم. هیچ یک از این flippery توصیف رنگ از اقیانوس. احساسات انسانی خود را مانند شما نمی توان باور کرد. 4. کوچک آن. من یک مکنده برای کتاب های کوچک و ما دروغگو بودیم فقط 220 صفحه است. این به این معنی است که من می توانم آنها را در یک روز بخورم، اگر من آنرا آرزو کنم. و برای من خواسته بود که این کتاب را بخوانم. اگرچه (من بسیار افتخار میکنم)، اما واقعا واقعا خیلی آرام و صمیمانه خوانده ام و در پایان یا چیزی چیزی را نشنیدم. من شایسته یک برچسب هستم یا شکلات بیشتر؟ صادقانه، blogglings، شما باید به من پاداش دهید. 5. این قالببندی است که موجب تکان دادن پالس ظریف من می شود. من عاشق قالب بندی های مختلف هستم. مثل نوعی که من در مورد نوت بوک های خودم که در نیمه بد بدرستی تأیید شده بودم. این استفاده از پاراگراف ها، تنش را از جملات تک. این بخش های کوچک کوچک است. این قسمت هایی است که داستان هایی هستند که Cadence می گوید .6 جان سبز آن را توصیه کرد. چه می توانم بگویم؟ هس @ آن را بخوانید @ تایید بر روی بیش از این غرق می شود و من این کتاب را به قطعات نیز تحسین می کنم. اساسا: اعتماد جان سبز. با وجود همه عجیب و غریب، TRUST JOHN GREEN.7. پایان واقعا شاد و کرکی است. و کاملا قابل پیش بینی است من دروغ میگویم. اساسا: شما واقعا واقعا میخواهید این کتاب را بخوانید. سوالی نیست. بدون تردید برو برو برو برو، همچنین بعضی از اسم ها با spoiler ها: (مشاهده اسپویلر) [باید بگویم، پایان دادن به زد. من به. قطعات. من هرگز شگفت زده نشده ام و تحت تأثیر قرار نگرفته ام. من حتی نمی توانم توصیف کنم که چگونه احساس کردم وقتی می دانستم همه آنها مرده اند. و سرنخ در طول راه وجود دارد، اما البته من آنها را نمی بینم. این اساسا بهترین پیچیدگی طرح در تاریخ است. و @ بهترین @، من به وضوح به معنی @ بدترین @. شوخی نمی کنم. من تا به حال گرفتار من فقط کتاب را قرار داده و نشسته در یک لحظه خیره کننده. تنها چیزی که من نمی دانستم این است: چرا خانواده خود را در تابستان پس از تابستان به کشتن کودکان خود بازمی گردانند؟ Id هرگز پا را در آن جا دوباره پاك كن. پس من کاملا نمی فهمم اما در غیر این صورت ... من به طور جدی فریاد زدم. نه واژه ها (پنهان کردن اسپویلر)]

مشاهده لینک اصلی
من به معنای واقعی کلمه نمی دانم که چه چیزی در مورد این کتاب بگویم جز این که باید آن را بخوانم!

مشاهده لینک اصلی
همه باید خواندن ما را دروغگو بود. من معمولا بررسی های من را با @ که باید این کتاب را بخوانید @ بخشی، اما من تمام جست و خیز است و در ابتدا به شما بگویم که شما نمی خواهید از دست دادن این گوهر. اولین رمان من، لکچارت، تجربه ی فراموش نشدنی بود. من فقط امیدوارم که من با کتاب های قدیمی اش نا امید شوم زیرا من قصد دارم همه آنها را بخوانم. چهار بچه، خانواده و جزیره پیچیده. آیا Melina Marchetta از جلیکو جاده خواندید؟ اگر جوابتان بله است، به خواندن ادامه دهید. اگر پاسخ شما هیچ است، کتاب را پیدا کنید و آن را بخوانید. آیا شما یکی از آن خوانندگان بودید که همه اسپویلرها را خوانده بودند و از این کلاهبرداری در اطراف این کتاب بی اطلاع بودند؟ اگر شما هستید، در اینجا چیزی است که شما باید انجام دهید --- ما دروغگوها توسط E. Lockhart باید خوانده شود: - در یک نشسته تحت پتو مورد علاقه خود را. - گوشی خود را خاموش کنید، بیرون بروید - بررسی یا نظر را بخوانید. - قبل از آنکه بخوانید، از مردم نپرسید چی فکر می کنید. - به دوست پسر، شوهر، بچه ها، دوستان و خواهران و برادران خود بگویید که به تنهایی شما را ترک کنند. - ممکن است به قهوه، چای یا شکلات داغ نیاز داشته باشید. ترجیحا، همه سه. - اطمینان حاصل کنید که کاغذ و قلم را در دست داشته باشید، به آن نیاز خواهید داشت. - اگر آن را در طول روزهای کاری بخوانید، روز بعد را انتخاب کنید - پس از اتمام کار، باید زمان کمی داشته باشید. نوشتن نامهنگاری تبدیل به مورد علاقه من شده است. من همیشه از آثار رمان و یا پروس بسیار غم انگیز اجتناب کردم، زیرا برای من سخت بود که به داستان بپردازم، اما اخیرا احساس می کنم به این نوع نوشتن توجه شده است. این کتاب قطعا یکی از کسانی است که قصد دارم بارها و بارها آن را بخوانم. من امیدوارم که شما آن را تا آنجا که من انجام دادم.مشاهده نوشته شده در Ja Ä ITAM، A ti؟ *** کپی از کتاب ارائه شده توسط ناشر، Delacorte مطبوعات، از طریق NetGalley در مقابل یک بررسی صادقانه **** کتاب خوانده شده در طول Bout از کتاب خواندن یک تون. *

مشاهده لینک اصلی
وای

مشاهده لینک اصلی
وای. چی. وای. من حتی نمی دانم چه باید بکنم. من باید صادق باشم .. تا حدود صفحه 170 من به طور مداوم فکر می کنم @ که حتی در این داستان اتفاق می افتد؟ @ و در اینجا قرار است نقطه ای باشد؟ اگر کل کتاب به من احساس مشابهی با آخرین 60 صفحه آخرین رتبه بندی من بود بسیار بالاتر، اما من نمی توانم این واقعیت را انکار کنم که من خود را در انتظار داستان به پایان رسید. من Cadence را دوست داشتم؛ شیوه ای که او نوشته بود کاملا زیبا بود. من واقعا احساس کردم که در حال مطالعه در فضای جزیره بودم. من فکر کردم این داستان داستان من سفید است، من پول دارم، مشکل دارم و خانواده ام هنوز هم مرا دوست دارند. اما خیلی بیشتر از آن بود. (خوشبختانه) من هر وقت Cadents گفتم @ Mummy @ - من منظور شما چیه 17؟ و هنوز هم مومیایی مادر شما را می خواند؟ خیلی عجیب. من خیلی از زمان انتظار داشتم که چیزهای فوق العاده ای را بازگو کنم که ذهن من را می سوزاند اما آنها فقط به طرز وحشتناکی اتفاق افتاده بودند که شما تقریبا احساس نکردید که چیزی اتفاق می افتد. اگر این احساس را داشته باشد، به طور کلی، من / انجام / مانند این. پیچ و تاب پلاستیکی در انتها واقعا مرا گرفت و بقیه داستان را به جای گذاشت. E. Lockhart کار شگفت انگیزی با شخصیت های او انجام داد و من دوست دارم بیشتر از کار خود را در آینده بخوانم:) \"کمی از شما بهتر است\".

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب ما دروغگو بودیم


 کتاب Anna Karenina (دو جلدی)
 کتاب Anna Karenina 1
 کتاب The Hobbit
 کتاب Never Let Me Go
 کتاب Little Women
 کتاب Emma