کتاب عشق و سایر اهریمنان

اثر گابریل گارسیا مارکز از انتشارات آریابان - مترجم: کیومرث پارسای-1001 رمانی که باید قبل از مرگ بخوانید

سیروا ماریا، سیووا ماریا، تنها فرزند یک خانواده نجیبزاده در یک بندر تجاری آمریکای جنوبی قرن هجدهم، در دوازدهمین سالگرد تولد خود، توسط یک سگ مبهوت کننده گزیده است. اعتقاد بر این است که مالکیت دارد، او به یک کلیسا برای مشاهده آورده شده است. پدر سلطان دلورا، که قبلا در مورد یک دختر با موهای پس از او به عنوان یک قطار عروسی خوابید، به سلولش می خندد. همانطور که او با آب مقدس و روغن مقدس به او تمایل دارد، Delaura احساس تکان دهنده ای را آغاز می کند. او در عشق فرو رفته است و طولانی نیست که سیوروا ماریا در بدبختی خود به او پیوست. ناامید کننده و ناامید کننده، از عشق و دیگر شیطان ها داستان عجیب و غریب و باور نکردنی از تجربیات جهانی ترین شناخته شده برای زن و مرد است.


خرید کتاب عشق و سایر اهریمنان
جستجوی کتاب عشق و سایر اهریمنان در گودریدز

معرفی کتاب عشق و سایر اهریمنان از نگاه کاربران
گابریل گارسیا مارکز، چیزی غیرمعمولانه عاشقانه است. او عاشقانه ترین نویسندگان مردمی است که من تا به حال خوانده ام، و این داستان همه شعرهای یک تراژدی شکسپیر است. چرا ما دائما به داستان هایی مانند این کشیده می شویم؟ من هنوز آن را درک نمی کنم. من متخصص نیستم، در حالی که از طریق داستان می گویم که شخصیت های بسیار انسانی، محلی عجیب و غریب برای یک مذهب آوارگان که مشتاقانه به نوعی همدمی، صمیمیت و بله، نجات می اندیشند، من به طور مداوم از خون گرم شور و شوق است که در Marquez prose قطره و نزدیک به زمین آن بود. چگونه آن را سرگرم کننده از absoluteities، اعتقادات ما، در حالی که وجود بسیار شکننده از یک شخصیت، مانند یک گل، می میرد. او مانند مادربزرگ شما است یا در مورد من مادر من، که اغلب به ما داستانهایی با همان تصویری از تصور در چشم خود می گوید. مارکز داستان را بیشتر می گوید و به آن عمیق و حساسیت می بخشد که مادران و مادربزرگ ها به طور سزاوار ما را در شرایط داستان سرایی عادی محروم می کنند. او حضور خود را مورد تایید قرار می دهد و نیاز ما را به تأیید اینکه آن وجود دارد، درک می کند. او تصورات ما را گسترش می دهد، حتی آن را تمرین می کند، تا آنجا که من می دانم که من راضی هستم که به این فضای پررنگ رسیده ام. زیبایی چیزهای عادی، ما شخصیت های او هستیم. اجازه دهید ما خودمان را جدی نگیریم، همانطور که هستیم، ناقص است. من خوشحال هستم و با این داستان، غم و اندوه عجیب و غمگین غمگین هستم، اما با این وجود راضی هستم. او بار دیگر ابراز شده است که مردم، انسانها، اینکه آیا ما در نهایت کاملا مناسب، کاملا متمدن، کاملا در زندگی با تمام آداب و رسوم یک ماریوت بی حوصله، درست است، ما هنوز در واقع - با توجه به این یک زندگی - اساسا در هسته ، بسیار پرشور است

مشاهده لینک اصلی
یک رمان بزرگ با عناصر واقع گرایی جادویی توسط گابریل گارسیا مارکز، که برای صفحات اول جالب است! این یک رمان درباره انزوای اجتماعی، بی توجهی، روابط ضعیف، عقب نشینی اجتماعی، نیاز به عشق، درگیری جنسی، طبقه اجتماعی و موقعیت اجتماعی و باورهای علمی و مذهبی در رویکرد بیماری است. این رمان موضوعات مختلف و نقاط مختلف را مورد توجه قرار می دهد که ممکن است اساسا نیاز به عشق ورزیدن (و دوست داشتن) و تعلق اجتماعی، تأثیر قابل توجهی از آن ها و همچنین اعتقادات جامعه نسبت به رفتارها، احساسات و اقدامات و اقدامات. به عنوان مثال، باورهای متافیزیکی بیماری و سلامت که دوره قابل توجهی از تاریخ بشر را تحت سلطه خود قرار داده بودند، تحت تأثیر رفتارهای بهداشتی و پزشکی قرار داشتند (تا زمانیکه توسعه روش علمی و پزشکی). حتی در رمان، دختر سیورا به جاي دریافت درمان های مناسب و در دسترس، به جرم زنا و بدرفتاری متهم شده بود و متهم به شیطانی شدن بود. همچنین، دردناک است که مردم دینی مثل اسقف یا همسایه را ببینند، به خاطر تاثیرات اعتقادات خود، قلب سفت و سخت دارند، و به جای کمک به بیمار، او را نابود کرد و با بی رحمی رفتار کرد. من خیلی دوست داشتم، تصویر مارکز را از لحظات به سرقت رفته از عشق بین Sierva و کشیش جوان Cayetano، و شرح استادانه از احساسات. گرچه رمان پر از عناصر مضحکی و عرفانی و مبهم است، اما مسائل واقعی مانند نیاز به عشق و پذیرش و همچنین متعلق به جامعه و نقش اصلی فرهنگ و باورها بر افراد و جامعه است.

مشاهده لینک اصلی
[بعضی از نقاط طرح نشان داد، هیچ چیز فوق العاده خاص، هر چند، و هیچ چیز در مورد پایان دادن به] زیر ترافیک تاریک زیر نور متن زیر شانه تر، بیشتر از عشق در زمان شبدر یا صد روز تنهایی. احساس آرام و نگران کننده در طول این رمان کوتاه کوتاه. اول، Sierva ماریا، که توسط یک سگ غریبه ضعیف شده و / یا متعلق به او بود، اما او قبل از آن اتفاق افتاده بود بسیار لعنتی. یک دروغ پاتولوژیک برای یک نفر است. او نیز به هیچ وجه استفاده نمی شود؛ در یک مورد این اتفاق می افتد، او به معنای واقعی کلمه نمی تواند مقابله کند و شروع به زخم کردن مردم می کند و موهاش را می کند (بله، متاسفانه کسی باید روی کافئین مصرف کند). در عین حال مادرش او را دوست ندارد، آیا واقعا چیزی جز غرق شدن را دوست ندارد. Dadâ در این لئون عاشق این است که خود را گهواره خود را در سراسر خود (فاک در آب خود، amirite) از همان طوری که برای همیشه لطفا برای. آیا او را ازدواج نکردید، میدانید، او خود را گرسنه میبیند، اما او آویزان است و آنها وانمود میکنند که ازدواج کردهاند. سپس واقعیت اصلی این است که یک کشیش 36yo و یک دختر 12yo در عشق هستند - که تنها به هم ریخته است. رابطه واقعی آنها حتی بیشتر است. او به او می گوید که هر کاری برای او انجام می دهد، شما می دانید، عجیب و غریب معمول poncey، و او طول می کشد که به معنای واقعی کلمه و به او می گوید به خوردن یک سوسک. او همیشگی است. یک زندگی واقعی سپس آنها یکدیگر را جسارت می کنند تا همه انواع گوزن های عجیب و غریب را انجام دهند؛ زیرا آنها در مورد خانواده های خنده دار عاشقانه خالی نیستند. صادقانه، این ممکن است کتاب مورد علاقه من گارسیا Marquez هنوز. در اینجا تنها چیزي است که به شدت ناراحت کننده در مورد این موضوع است، و به طرز مرسوم آن نوشته شده است.

مشاهده لینک اصلی
من هرگز از GGM فرصتی نگرفتم چون از من خواسته بودم (نیمه خواندن)Cronica of Death اعلام کرد @ من از نوشتن خود متنفر بودم، آن را درک نکردم و عمدتا به من تأکید زیادی کرد. اما از آنجا که دوست پسر من این کتاب را پیشنهاد کرد، من میل شدیدی به خواندن آن داشته باشم. من معلم زبانم را برای خواندن درس خواندم و سپس یک آزمون گرفتم. دوست پسر من این کتاب را به من داد و خوب، شروع به خواندن کردم ... من همان کتاب قبلی را داشتم. من شروع کردم به مشاوره در مورد booktubers دوستانم، دوست پسر و معلم من و اخیرا، شروع کردم به درک آن و وارد شدن بیشتر در تاریخ ... و آنها می خواهند بدانند که این اتفاق افتاده است؟ M enencant o.Simple و fà Cil من داستان را دوست داشتم، گرچه کمی آسیب دیدم، اما من آن را دوست داشتم. من عاشق آن هستم، همانطور که این نویسنده می نویسد، و این خنده دار است، زیرا من از آن همه متنفر بودم. اما من فقط آن را دوست داشتم. من فقط امیدوارم که در آزمون کتاب خوبی باشم. اکنون می فهمم که چرا مردم درباره شگفتی های این نویسنده صحبت می کنند. سیورا ماریا، من آن را دوست داشتم و تاریخ آن در کلیسا به من خیلی مرده بود ... و به این ترتیب T. دوباره توصیه می کنم، اگر از نویسنده متنفرم، لطفا به او فرصت بدهید و به ویژه CONTEXTUALIZEN. این 4/5 به این librazoSe خواست 4 و نه 5، تنها آغاز یک کمی خسته کننده است، اما پس از آن شما به آن استفاده می شود و آماده است. با تشکر از pololow من برای regalarmelo

مشاهده لینک اصلی
من عنوان و متن این کتاب را دوست داشتم: یک کشیش دوست دارد با یک دختر که معتقد است که توسط شیاطین اداره می شود. متأسفانه هرچند این کتاب نمی تواند من را متقاعد کند. بزرگترین مشکل: گارسیا مارکز به داستان خود نمی گوید. همه چیز فقط اتفاق می افتد، چیزهای زیادی در یک جمله اتفاق می افتند. چگونه می توانم با شخصیت ها احساس کنم، چگونه می توانم خود را در یک داستان از دست بدهم، اگر همه چیز به طرز ساده و بدون هیچ کمکی بیان شود ؟! سپس، بیش از نیمی از کتاب، قبل از اینکه داستان عشق در نهایت آغاز شد، طول کشید. داستان عشق ... هات! کشیش حتی این دختر را ندیده بود و او را دوست داشت. چرا؟ چطور مگه؟ چه چیزی در مورد او بسیار خاص بود؟ ما هرگز نمی دانیم و دختر ... دوازده (!)، هیستریک، وحشتناک در نظر من وجود دارد. من نمی توانم تصور کنم که او توانست همه را در آغوش بگیرد. من فکر کردم که عاشق این کتاب است. Bummer.PS همچنین مشکلات بزرگی برای یادآوری این داستان در قرن 18 داشت. البته قرن هجدهم در کلمبیا متفاوت از اروپا بود، اما احساس کردم که امروز می تواند همینطور باشد (به جز بردگان شاید ..). این مسئله من است چون من کلمبیا را نمی دانم. از سوی دیگر، گابریل گارسیا مارکز نویسنده بسیار شناخته شده در خارج از آمریکای جنوبی است تا بتواند کمی برای خوانندگان اروپایی اش توضیح دهد ...

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب عشق و سایر اهریمنان


 کتاب Anna Karenina (دو جلدی)
 کتاب Anna Karenina 1
 کتاب The Hobbit
 کتاب Never Let Me Go
 کتاب Little Women
 کتاب Emma