کتاب شفق

اثر استفنی مه یر از انتشارات در دانش بهمن - مترجم: ایرج مثال آذر-1001 رمانی که باید قبل از مرگ بخوانید

در مورد سه چیز کاملآ اطمینان داشتم :اول اینکه ادوارد خون آشام بود، دوم اینکه بخشی از وجود او به خون من تشنه بود ، اما نمی دانستم این بخش از وجودش تا چه حد قوی و نیرومند است ، و سوم اینکه ... من بی هیچ قید و شرط و به طور برگشت ناپذیری، در دام عشق او گرفتار شده بودم.


خرید کتاب شفق
جستجوی کتاب شفق در گودریدز

معرفی کتاب شفق از نگاه کاربران
* 3.5 / 5 این بسیار سرگرم کننده بود که این کتاب را پس از مدت زمان طولانی تکرار کنید. من دوست داشتم دوباره شخصیت های دیگر را بدانم و نمی توانم منتظر بمانم تا بقیه سری ها را دوباره شروع کنم.

مشاهده لینک اصلی
خوب، امتیاز ستاره دروغ است. گرگ و میش روک اما شما می دانید که سنگ نمی کند و فقط یک ستاره می شود؟ تجربه گرگ و میش زندگی واقعی. گرگ و میش داستان اصلی مرد عنکبوتی وحشیانه-مرد-ساقه-دختر جوان را می گوید. شما آن را می دانید همه جا است. او او را با مبهم تهدید و دستکاری می کند. او قدیسین خود را به عنوان بازخورد بیمار روح عاقل می بیند. سرگرم کننده در یک کتاب است، اما زمانی که آن را در زندگی واقعی می بینید، مسیر دیگر را دنبال کنید. در تجربه من، این ممکن است برای stalkers وحشت زده تقریبا در هر نقطه، و اینترنت استثنا نیست. من نمیخواهم در مورد شما سخنرانی کنم، اما فکر میکنم، به خصوص برای افرادی که اهداف معمولی از استالکرها هستند (همه شما بلاها از آن خارج است)، اما واقعا برای همه، مهم است که آگاه و هوشمند باشید و حتی مشکوک نمی توانید آدرس خود را به افرادی که نمی دانید بفرستید. و فکر نمی کنم که تعریف همیشه چیزی است که به نظر می رسد. گاهی اوقات تعارف دستکاری است. اگر کسی باعث ناراحتی شما می شود یا به نظر مشکوک است، نمی توانید از آنها بپرسید. دون احساس فشار برای حفظ خود را در یک وضعیت ناراحت کننده و یا صحبت با افرادی که شما را از بین می برد. شما نباید ترسید، فقط خودتان را از این وضعیت بیرون بکشید. اگر یک دوست به شما می گوید که به کسی احتیاج داشته باشید، این مشاوره را فرصتی بدهید. من می دانم آن را واضح می گویند، اما من دوست دارم که هر یک بار در یک لحظه یادآوری می شود که شما نمی توانید اقدامات افراد دیگر را کنترل کنید، اما شما می توانید خود را کنترل کنید.به عنوان مثال، Iâ € ™ خواهید گفت شما یک داستان از یک زمان زمانی که من هوشمند نبودم و خودم را از یک موقعیت حذف نکردم. این یک موقعیت بسیار خاص است و در اوکراین اتفاق می افتد، اما من واقعا فکر می کنم چیزهایی مانند آن می تواند در هر کجا رخ دهد. بنابراین، دوست من، ونسا، در وسط کشور زندگی می کرد، و من قصد داشتم از او بازدید کنم. ما در کیف دیدار کردیم تا اتوبوس به شهرش برسد. اتوبوسی که در آن جا بودیم، قدیمی و غریب بود و تنها صندلی در جلو بود. ما خسته شدیم و ونسا در برابر پنجره خوابید. راننده اتوبوس نگاهی به ما در آینه دید عقب نگاه میداد، اما من هیچوقت فکر نکردم، چون ما آمریکایی بودیم و در همه زمانها خیره شده بودیم. او باید حدود سی مایل / ساعت تمام راه را طی کند، زیرا فکر می کنیم حدود دو ساعت پس از آنکه قرار بود به آنجا می رسیدیم. ونسا به راننده گفت، در اوکراین، جایی که ما را ترک کند، اما او به سمت ایستگاه معمولی حرکت کرد. ما در ایستگاه بیرون رفتیم و ونسا عصبانی شد. واقعا دیر شد، و آن را آسان برای آنها را به ما اجازه در توقف خود را. او نیز بیدار شده بود. ما هر دو در حال خواب بودیم و در آن. ما از اتوبوس خارج شدیم تا چمدانمان را بگیریم، و چون ما گریه می کردیم و سعی می کردیم کیسه هایمان را پیدا کنیم، دستیار راننده به ما آمد و توضیح داد که آنها در واقع می روند اجازه دهید همه را خاموش و ما را به عقب بر گردیم به توقف او. آه! ما پیشانی ما را سیراب کردیم این باعث می شود خیلی بیشتر ما به اتوبوس رفتیم (هرگز به یک اتوبوس عادی بازگردید.) دوش. ما واقعا خسته بودیم، به طوری که بهانه ای بود، اما نه زیاد. به هر حال، دستیار راننده پشت چرخ قرار گرفت و در جهت مخالف شهر برداشته شد. بنابراین، ما در حال رانندگی در وسط کشور (اما واقعا در وسط هیچ جا چون وجود ندارد حتی خانه و یا چراغ و یا هر چیز) با این دو مرد قدیمی و خسته کننده اوکراین. ونسا کمی از کار افتاد و شروع به جمع آوری سلاح های اطراف او کرد. او کلید هایش و نوعی آنتن از داشبورد داشت. من نمی دانم چه چیز دیگری، اما این دقیقا همان چیزی است که شما باید انجام دهید، اگر شما خود را در یک موقعیت مشابه قرار دهید. دفاع از خود 101. راننده که اکنون از مسئولیت رانندگی خود آزاد شده است از من متشکر شده و از اوبپرس برای «دختران دوست داشتنی به مهمانی» خواسته است. ما به سرعت پاسخ «نه» دادیم. او به ما گفت که او برای یک چنین مناسبت، یک ودکا در پشت اتوبوس ذخیره شده بود. او دست خود را بر روی پای من گذاشت. ونسا بلافاصله آن را خاموش کرد. شما می توانید چرخ دنده ها را در مغز خود ببینید. چه اتفاقی می افتد اگر ما در حومه شهر اوکرایین قتل کردیم و فقط فاسد شدیم؟ اگر ما فرار کردیم، اما روزها را در حوزه های خالی در حلقه ها گذراندیم و در نهایت از تشنگی مرده بودیم؟ آیا می توانیم از یک اتوبوس در حال حرکت پرش کنیم؟ چرا ما به اتوبوس لعنتی برگشتیم؟ بعد از حدود ده یا پانزده دقیقه، آنها به یک ایستگاه گاز متصل شدند - در وسط خیابان هیچ جا نیستند، ذهن شما گاز می خورد و به عقب برگشته شهر ما خوب بودیم ما محو شدیم، و وضعیت امن نبود، اما ما خوب بودیم. آنچه که به شما می گوید این است: اگر قربانی توجه ناخواسته نباشید، تقصیر شما نیست، اما چیزهای زیادی وجود دارد که می توانید انجام دهید تا هوشمندانه و مطمئن باشید. یک کلاس دفاع شخصی بگیرید با افراد دیگر صادق باشید به غرایز خود گوش دهید اگر شما ناراحت کننده هستید، افراد را در اینترنت ببندید. افراد خود را آزار و اذیت نکنید، اما اگر ناراحت هستید، هوشمند باشید. از اشتباهات خود یاد بگیرید. شاد بودن لذت بخش است. اولین نفری باشید که آن را پذیرفته اید. ادوارد خیالی دوست پسر شما می توانید در Claireâ € ™ s خریداری کنید. این سنگ چه قدر است؟ اما در زندگی واقعی ادوارد ج ...

مشاهده لینک اصلی
آیا بد است که من به شدت با توجه به دوباره خواندن این سری به تازگی؟ منظورم این است که هر یک از 4 کتاب اصلی را زمانی که با نام تجاری جدید بود خواندند و من آنها را به عنوان یک کودک دوست داشتم - من حتی کتابهای پیش سفارش 2، 3 و 4 را به خاطر می آورم - بنابراین کمی از من کنجکاو است که ببینم آیا اکنون می توانم آنها را ترغیب کنم و آنچه را که سالها پیش آنها را دوست داشتم را شناسایی کنم.

مشاهده لینک اصلی
** هشدار اسپویلر ** کجا شروع این کتاب است؟ من حدس می زنم باید با یک خلاصه سریع شروع کنم: بلا 17 ساله است که از فونیکس آفتابی به یک شهر کوچک به نام Forks در باران واشنگتن می رود. پس از ثبت نام در دبیرستان محلی، او خود را با خانواده کولن، همه آنها زیبا و مرموز را جذاب می کند. همانطور که او به جوان ترین، ادوارد کالن نزدیک می شود، او راز خود را (آن ها خون آشام ها) را می یابد و در عشق محبوس می شود. با این حال، این کار را انجام می دهد تا بررسی اصلی انجام شود. . . اعتراف: من فقط این کتاب را خریدم تا از آن لذت ببرم. Id خواندن بسیاری از parody های خنده دار، و همچنین چند گزیده دردناک، و تصمیم گرفت آن را به اندازه کافی سرگرم کننده برای حفظ من علاقه مند است. برای عادلانه بودن با مایر، آن را کاملا به عنوان افتضاح بود که Id شنید. پس از همه، لذت گناه من همواره عاشقانه های وحشیانه فراطبیعی بوده است. گفتم که هنوز یک لیست طولانی از گسل ها وجود دارد و قسمت هایی از آن کاملا خنده دار بود. برای اولین بار، تا زمانی که بلا به طور صریح سن خود را اعلام کرد، فکر می کردم او 15 ساله است. به طور متوسط، انتقادات متداول و متداول او از همکلاسی هایش و شهر کوچک او را به نظر می رسد مانند کل کلاه)، و به طور کلی فقط احساس فوق العاده جوان است. من فکر نمی کنم که مایر واقعا به چی فکر می کنه تا 17 ساله؛ این تنها توضیح من برای این نقص است. اگرچه من به طور کامل به این که کم سنتر بودم زمانی که این سن داشتم اعتراف نکردم، بلا کاملا کم و یا کم بود، بنابراین اولین تصور من این بود که چگونه قهرمان به اصطلاح نابالغ است. همچنین، احمقانه است. واقعا واقعا احمقانه. یک بخش از کتاب که در آن ادوارد، هنگامی که بلا می داند طبیعت خون آشام واقعی او، دور او را از شهر به یک جنگل منزوی دور می زند، و اساسا به او می گوید که او این مکان را انتخاب کرد در صورتی که او کنترل و قتل او را از دست می دهد. او حتی به او هشدار می دهد که ممکن است هرگز به خانه برنگردد و می گوید خانواده اش در حال آماده شدن برای تمیز کردن پس از او هستند. پاسخ بلز؟ آه، او مراقبت نمی کند! او می داند hed هرگز او را صدمه دیده است! منظورم این است که تنها این پسر عجیب و غریب فقط چند هفته یا ماه (و برای اکثر آن زمان از او اجتناب می کند) شناخته می شود و فقط یک خون آشام با طبیعت پایه خود مبارزه می کند و در لبه چاقو زندگی می کند، کاملا امن فرض می کنیم که ما، خواننده، تصور می کنیم که این در حال حاضر Twu Wub است، هرچند که هر چند وقت یک بار گذر کرده است، و بلا فقط مانند شجاع است، اما فقط به عنوان یک خنده کامل می خواند. من نیز واقعا ناراحت بودم که چگونه ادوارد سوء استفاده می کند در طول این صحنه که در آن او به او هشدار می دهد که او ممکن است فقط کشتن او در جایی که او ایستاده است. او می تواند او را بکشد، اما فقط به این دلیل که او فقط بوی عجیب و غریب! تقصیر او کاملا است! ادوارد به بلا می گوید که تنها کسی است که ذهن او نمی تواند بخواند ( بله، او ذهن و فوق العاده سریع، قوی و جاویدان را می خواند) و به همین دلیل به دیگران پاسخ می دهد. او می کند؟ چه زمانی؟ تا آنجا که من می توانستم ببینم، او مانند یک نوجوان کم عمق آمریکایی عمل می کند تا زمانی که او به او می گوید که اگر او او را بکشد، اگر او او را می شناسد، او را دوست دارد! بنابراین اساسا ادوارد او را دوست دارد زیرا او یک قربانی است. سخنرانی ادوارد، بدون هیچ نقصی نیز هست. اگرچه مایر رنگ او را به عنوان یک خون آشام معمولی Angsty؛ مبارزه با تشنگی خود را برای خون انسان به طوری که او می تواند دوباره عاشق، اغلب خسته کننده و بی عیب و نقص، و نمایشنامه مداوم او کاملا sickening بود. در انتهای کتاب، فکر کردم که اعدام اگر من مجبور شدم بشنوم، دوباره میبینم که او همانطور که به چشمان بلاس نگاه می کند، پاره شده است. نه به ذکر است که چگونه آن فقط بسیار زیبا و کامل و فرشته است. جهنم، تا آنجایی که فرامینی در فضای خورشید مستقر می شود، حیرت زده است.شاید، انسان ها. به طرز عجیبی گفت: عاشقانه، هنگامی که شما تمام عصبانیت و نارنجی بنفش را بیش از زیبایی باور نکردنی ادوارد گذراندید، درست است. بلا و ادوارد هرگز نمیتوانند جنسیت داشته باشند، ظاهرا، و به سختی میتوانند بوسه کنند، بنابراین صحنههای زیادی وجود دارد که ادوارد با لمس نورش، وقتی که قلبش متوقف می شود، با صدای لمس می کند. نه واقعا؛ در یک نقطه مایر در واقع می نویسد که قلب بلز به طور قابل توجهی در ادواردز متوقف می شود لمس که دستگاه EKG به قلاب کردن تا آن را برداشت، که در واقع یک نشانه ای از یک وضعیت قلبی بزرگ است. آه، او نیز حداقل یک بار ضعف می کند. چگونه واقعی است یا لمس او واقعا جادویی است، یا بلا دارای یک مشکل قلب است و تا 30 سالگی از دستگیری بزرگ قلب از بین می رود. هنگامی که حدود یک سوم از کتاب را ترک می کند، مایر به نظر می رسد متوجه شده است که پوسته هرگز منتشر نمی شود، اگر چیزی واقعا اتفاق نمی افتد، بنابراین او در یک تبه کار انداخت و بلا را توسط یک خون آشام دیگر شکار می کند، کسی که از بازی کولنز، بازی بیس بال فوق العاده، همه آمریکایی ها دفاع نمی کند. ناگهان، خانواده ادواردز، که فقط چند بار با بلا ملاقات کرده اند، رقابت می کنند تا او را از این مرد شرور نجات دهند و حتی به او می گویند که او را دوست دارد، هرچند که او به سختی می داند. بله! فقط به اندازه شصتش با این حال، بخش مورد علاقه من این کتاب است، زیرا سرعت در حال افزایش است ...

مشاهده لینک اصلی
این یک رمان است هیچ چیز دیگر. من فقط می خواهم KEYBOARD من را از بین بردن این ALL OUT. * آرام ..... ..... نوع ..... * خوب. من شروع کردم با گفتن این که اگر این کتاب را دوست دارید، عالی است. ادامه آن را دوست دارم! اما ممکن است واقعا کار خاصی انجام دهد. من گفتگو دوست دارم چون ........... کسی که دوست ندارد صحبت کند و دیگران حرف بزنند! (سلام، به همین دلیل است که شما این بررسی را مطالعه می کنید، درست است؟؛) اما در این کتاب، شخصیت های شخصیت خود را از بین می برد، به این فکر می کنند، من نمی توانم به یاد داشته باشم که آنها چه می گویند! یا حافظه ی وحشتناک من، یا من به شدت از دستم بر می آید که بتوانم همه چیزهایی را که از دست آنها برداشته می شود، جمع کنم. بیشتر مردم مانند کتاب هایشان عمل می کنند، درست است؟ (بدون شرم اگر شما نیست) اما برای مکنده تعلیق مانند من، آن را به من زد که همه عمل وجود دارد آنها در حال حرکت دهان خود را. و آخرین، اما نه، حداقل شما می دانید که من عاشق ترین بله، بلی، بله، من ادواردز را شخصیت گرم و دوست داشتنی و یا هر چیز دیگری می دانم، اما NO SPARK AT ALL.None وجود دارد !! فقط: @ او ....... من شما را دوست دارم ....... نوعی از ........ اما IM فقط GONNA به شما می گویم با چشم های من! بقیه را از خود بکشید، جوانه! و سپس لحظه بعد ....... اوه ................... من عاشقتم، ادوارد !! @ ببینید، چگونه می توانم انتظار داشته باشم که این را دوست داشته باشم ؟؟ هیچ چیز در حال رفتن نیست Srsly، Bellas عاشق ادوارد خواهد شد چرا که او چشم زیبا و بدن خوب است !! منظورم این است، * سرفه *، در مورد آن شکایت نمیکنید ......................؛) من دریافتم که نویسنده احتمالا یکی از آن عاشقانه های آهسته را انجام می دهد اما زمانی که تقریبا در انتهای کتاب بودید، و آنها به سختی بوسیدند ............ خب ............. * سر تکان می * خورد ... ...... اما هی، اگر شما این کتاب و سری را دوست داشتید، پیش بروید و سر خود را در مورد ادوارد جیغ بکشید. بدون نفرت، اجازه می دهد با مخالفت موافق باش ؛)

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب شفق


 کتاب Anna Karenina (دو جلدی)
 کتاب Anna Karenina 1
 کتاب The Hobbit
 کتاب Never Let Me Go
 کتاب Little Women
 کتاب Emma