جفری فریمین، یک کنسول سابق بریتانیا، به Quauhnahuac، مکزیک آمده است. در اینجا کنسول های ناتوان کننده، نوشیدن، فعالیت هایی است که زندگی او را تحت تأثیر قرار داده است. تحت آتشفشان در طول روز مرگ و میر ناشی از کنسول ها - روز مرده ها، 1938 تنظیم شده است. همسرش یون، وارد Quauhnahuac برای نجات او و ازدواج ناکام خود، با الهام از چشم انداز زندگی با هم دور از مکزیک و شرایطی که رابطه آنها را با آستانه فروپاشی رانده است. ماموریت یوونس برای نجات کنسول، حضور هوگو، همسایه های نیمه برادر و ژاک، یک دوست دوران کودکی است.
تحت آتشفشان یکی از قوی ترین و واضح ترین اظهارات در مورد شرایط بشر است و یکی از مبارزات مداوم علیه نیروهای عنصری است که تهدید می کند او را نابود کند.
خرید کتاب زیر کوه آتشفشان
جستجوی کتاب زیر کوه آتشفشان در گودریدز
معرفی کتاب زیر کوه آتشفشان از نگاه کاربران
مالکوم لوریز تحت آتشفشان یک قطعه ادبی ادبی است (اگر چنین چیزی وجود داشته باشد) که برای مدت طولانی به معنای خواندن آن است. یک ستایش دوستانه، متقاعد شدم که من را به قتل برسانم، و پس از اتمام کتاب، می توانم بگویم که این تجربه یکی از دلایل ناامیدی طولانی مدت است که با مواجهه کوتاه، هیجان انگیز و آموزنده با درخشندگی ظاهر می شود. من این است که لوری برای بخش بزرگی از این کتاب در گفتمان آزاد غیرمستقیم یک خواننده الکل متمرکز است - به عبارت دیگر، خواننده مجبور است به دیدگاه شخصیت اصلی فریبنده و گیج کننده که دائما به اسطوره هندو اشاره دارد ، دانته، کتاب مقدس، خدایان آزتک و غیره، اما هرگز واقعا هیچ حس خاصی ندارند. کمی شبیه به یک نوار در کنار یک مرد واقعا هوشمند که خواندن کارلوس کاستندا و قهرمان هزاران چهره را می خواند، ادامه داد و اصرار داشت که دو نفر را به عنوان هسته اصلی نظریه زندگی، جهان و هر چیز دیگری این مارپیچ مرکزی در اواسط مارتی 18 خود را متمرکز کرده است. من فکر می کنم همه ما قبلا آنجا بوده ایم و باعث ناراحتی شدیم. رمان عمدتا داستان جفری فیروم، یک کنسول انگلیسی سابق است که مشغول مرگ در مورد الکل در مکزیک است. مبارزه مرکزی رمان این است که بین ایده آلیسم متعالی، در بخشی از Firmin (نوعی تلاش برای حقیقت، با سرمایه T)، و واقعیت های مرگبار زندگی - از جمله ناتوانی او در داشتن رابطه مناسب و معقول با همسر سابقش، ناتوانی او در نوشتن کتاب که همه چیز را توضیح می دهد، تحمل الکل خود و افزایش صلح میان فاشیست ها در مکزیک است. یوننان همسر سابق Firmins می آید تا فرصتی دیگر برای او به ارمغان بیاورد و برادر هوی او، که در حال قایقرانی برای اسپانیا برای کمک به جمهوری خواهان مبارزه با فرانکو است، نیز افت می کند. همانطور که شما از ابتدای رمان می توانید حدس بزنید ، فاجعه ای رخ می دهد. میوه های محبوب عبارتند از باغ ادن، ایده فرود به انجیل، لحظه های جنون بی نظیر، دیدگاه ها و، البته، یک نوار که به نام الارالیتو (فانوس دریایی) نامیده می شود. سبک می تواند سبک خود را هنگامی که پروس خود را به نظر نمی رسد که آگاهانه Firmin از بین رفته باشد و جرات بسیار خوبی از وضوح ادراکی وجود دارد: @ او [Firmin] به لبه نمایشگاه رسید. چادر های مرموز در اینجا بسته شده اند، یا دراز کشیدند، و روی خود انداختند. آنها تقریبا بشری ظاهر شدند، نوع بیداری سابق، انتظار می رود؛ دومی با جنبه مچاله شده مچ دست مردانی که در خواب هستند، اما حتی در ناخودآگاه احساس آرامش می کنند تا اندامشان را بشکنند. چندین عبارتی مانند این، جایی که شما می توانید یک جادوی ادراکی زیبا ارائه دهید که واقعا شما را در لحظه به ارمغان می آورد، در بخش هایی قرار دارند که بر آگاهی یوون یا هوشیاری هیو تمرکز دارند. با این حال، Firmin اغلب در اشتباه گمراه شد که در آن اسطوره، فلسفه، چه 1924 یا 1934 آن، و چه اینکه آیا او باید یکی دیگر از نوشیدنی را با هم ترکیب کند یا نه. در حقیقت صفحات و صفحاتی وجود دارد که در مورد نوشیدنی بعدی آن را تحقیر می کند / توجیه می کند. ممکن است جالب باشد اگر شما هرگز یک الکلی واقعی ندیده اید، اما اگر واقعا وجود داشته باشد، حیرت انگیز است. اوکی â € œ چند بخش عالی در این کتاب وجود دارد. دنباله گاوداری / مبارزه هرج و مرج در شهر همینگوی و مواردی است که اتوبوس متوقف می شود و سعی در کمک به یک دهقان مرگ می کند، فراموش نشدنی است. این بخش ها به خوبی همان چیزی است که من دیده ام. اما برای رسیدن به آنها، کارهای زیادی انجام می شود. اگر شما یک محقق مدرنیسم هستید، یا واقعا واقعا این نوع چیز را دوست دارید، این کتاب قطعا برای شماست. یک کتاب جالب، فقط برای همه نیست. من قطعا پشیمان نیستم که آن را خوانده ام، اما من احتمالا دوباره آن را انتخاب کنید. در نهایت، این کتاب یکی از باور نکردنی جملات نهایی هر رمان Ive خوانده شده است. ترس از محدودیت آن است. اما شما خواسته اید همه چیز را برای به دست آوردن تاثیر آن بردارید.
مشاهده لینک اصلی
این خواندن © من به منظور پاسخ به این سوال وارد چه © آن را در یک کتاب قادر به جسور و متهور و گفت نفوذ این نویسندگان مختلف، توسط نسل و ملیت عنوان در حال حاضر پاتریک دوویل، Kenzaburo استئوآرتریت انجام میگیرد، ©، سلمان رشدی دور یا خوان Villoro؟ چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ پاسخ، حقیقتا، من فکر نمی کنم که من آن را بیش از یک روش تقریبی به دست آورم. در دفاع از آن باید اعتراف کنیم که خداوند معماری استادانه درست شده، سبک ها و ثبت استفاده بدنام است و حالت جویس، ثابت می کند که قادر به ترکیب در یک فضای فکری و بدن، راهنمای ± و یا سمبولیست با اعتیاد به وحشی ترین. اعدام و محتوای آن برنامه ریزی من را متقاعد نمی کند. حتی در بعضی از مراحل، من را تحریک می کند. این کار از گرگ و میش، درونگرا و بسیار melancólica من پیدا کردم که گاهی اوقات © پراکنده و کودکان و دیگر تن بیش از حد موشکاف و مورب است. من را پیدا کند به این معنی در این رمان دریغ نکنید به نوبه خود ENA © به Simo از اسلیمی ذهن از دست رفته به نظر می رسد به طوری پیچیده تر، از افتادن به معاون Hemingwayesque ساده شخصیت زن (که تنها در عملکرد به رابطه خود عاشقانه طلا وجود دارد ntica با شخصیت اصلی) و نه چند صفحه به نظر می رسد انجام نوبت و انتظار قبل از بازگشت به لغزش نام بیشتر figurones سبک تولستوی، گوته و یا هر چیز دیگری. من نیز با روحیه در قالب یک شخصیت اضافی با نام مردی از حروف به عنوان در حال حاضر سروانتس یا Quincey لمس کردم. به هر حال، لوری می خواست به نظر می رسید که بیشترین فرزند را داشته باشد که در Cuernavaca مدال نداشته است و شما باید آن را با او ببلعد. او نباید متهم به سقوط به کاریکاتور معمولی نویسندگان توریست شود، هرچند که شخصیت های مکزیکی حداقل دارای ابعاد و عمق هستند. آنها شخصیت های یک بانی بد فانتزی هالیوودی نیستند، اما برای داستان رولفو یا رمان فوئنتس قابل قبول نیستند. به این معنا نیست که در بعضی نقاط دارای یک اسکیت چسبنده است به عنوان مثال برای اینکه شخصیت ها به یک قلعه بروند و یکی از آنها به حلقه پرتاب شود. این رمان به دنبال خود را به عنوان یک پل ارتباطی بین قرائت از همینگوی و جویس، هنوز نه حتی نشاط به اندازه کافی از اولین و نه نیرو © تیکو دوم. آنها بیش از حد خود را مرتکب جنایت می کنند و شخصیت های آنها با غم و اندوه خود بسیار متاثر می شوند. من فکر نمی کنم یک قسمت واحد را پیدا کنم که در آن هنگام در معادله ی او بودم احساس کردم که می دانم که بعدا در نیمه دوم قرار دارد. این گرایش بیشتر به خستگی نسبت به سرگرمی دارد. من این رمان را بدون اینکه من را به عنوان سوغات یا یک تصویر، یا یک پاساژ و فقط چند جمله ای، به اتمام برسانم. بنابراین، من نمی دانم چه خواهد بود به طوری که Devil و شرکت هیجان زده خواهد شد.
مشاهده لینک اصلی
کنسول این جمله را بارها و بارها با همان حکم، نامه ای همانند نامه های تمام نامه های بیهوده به عنوان کسانی که در کشتی در بندر برای یک نفر از دست رفته در دریا می خوانند، بخوانید زیرا او در تمرکز مشکل پیدا کرده است، کلمات مخفی شده اند ، نام خود را از او شروع می کند: اما مشکال او را با این وضعیت دوباره به او رسانده بود، تا آنجا که او اکنون نیازی به درک معنی در کلمات را نداشته است، که فراتر از تصدیق خود از گمراهی خود، خراب شدن، در حال حاضر شاید در نهایت خود مغرور، مغز خود را قبل از این شواهد بی رحمانه بی اعتنایی از آنچه دلتنگ شما او را باعث شده است، در متوقف agonized. کتاب زیبا به خواندن دوباره و دوباره. برای سلیقه های من مقدمه استفان اسپندر باید به عنوان یک مقدمه پس از خواندن دوم شما برچسب گذاری شود. او بیشتر وقت خود را نسبت به جویس و فاکنر مقایسه می کند، اما شما می توانید این احساس را فقط با خواندن کتاب خود به دست آورید. برای آن دسته از بخش هایی که استفاده از لغزش، اسپانیایی یا تاریخ مشخص نیست، وبسایت فوق العاده ای به عنوان یک راهنما وجود دارد. http: //www.otago.ac.nz/englishlinguis ...
مشاهده لینک اصلی
چقدر یک روز در زندگی می تواند یک مرد باشد؟ این می تواند چیزی یا همه چیز را معنی کند. و یک روز در زندگی می تواند مرگبار باشد، به ویژه اگر یک مرد به عذاب خود کمک کند تا خود را از بین ببرد. با توجه به این که آتشفشان مانند یک بمب زمان محرمانه است - انفجار اجتناب ناپذیر است و با هر حکم جدید فریبنده نزدیکتر می شود. همانطور که من می توانم امیدوار باشم که زیبایی یک زن هندی قدیمی که دومینو را با یک مرغ بازی می کند را درک کنم؟ هر کس روز یاخود را به زودی یا بعد از آن خودش می گذارد.
مشاهده لینک اصلی
رمان مارپیچ با شکوه، جمع آوری نقوش و به دست آوردن قدرت مانند طوفان، به عنوان حرکت از خارج به داخل و سپس انفجار. تنها خط من که تا به حال به سرقت برده بود، Lowrys بود - که خودممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم. بهشت من ناامیدی است. هر مارشیست واقعی میتواند درک کند.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب زیر کوه آتشفشان
خرید کتاب زیر کوه آتشفشان
جستجوی کتاب زیر کوه آتشفشان در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
این خواندن © من به منظور پاسخ به این سوال وارد چه © آن را در یک کتاب قادر به جسور و متهور و گفت نفوذ این نویسندگان مختلف، توسط نسل و ملیت عنوان در حال حاضر پاتریک دوویل، Kenzaburo استئوآرتریت انجام میگیرد، ©، سلمان رشدی دور یا خوان Villoro؟ چه ویژگی هایی باید داشته باشد؟ پاسخ، حقیقتا، من فکر نمی کنم که من آن را بیش از یک روش تقریبی به دست آورم. در دفاع از آن باید اعتراف کنیم که خداوند معماری استادانه درست شده، سبک ها و ثبت استفاده بدنام است و حالت جویس، ثابت می کند که قادر به ترکیب در یک فضای فکری و بدن، راهنمای ± و یا سمبولیست با اعتیاد به وحشی ترین. اعدام و محتوای آن برنامه ریزی من را متقاعد نمی کند. حتی در بعضی از مراحل، من را تحریک می کند. این کار از گرگ و میش، درونگرا و بسیار melancólica من پیدا کردم که گاهی اوقات © پراکنده و کودکان و دیگر تن بیش از حد موشکاف و مورب است. من را پیدا کند به این معنی در این رمان دریغ نکنید به نوبه خود ENA © به Simo از اسلیمی ذهن از دست رفته به نظر می رسد به طوری پیچیده تر، از افتادن به معاون Hemingwayesque ساده شخصیت زن (که تنها در عملکرد به رابطه خود عاشقانه طلا وجود دارد ntica با شخصیت اصلی) و نه چند صفحه به نظر می رسد انجام نوبت و انتظار قبل از بازگشت به لغزش نام بیشتر figurones سبک تولستوی، گوته و یا هر چیز دیگری. من نیز با روحیه در قالب یک شخصیت اضافی با نام مردی از حروف به عنوان در حال حاضر سروانتس یا Quincey لمس کردم. به هر حال، لوری می خواست به نظر می رسید که بیشترین فرزند را داشته باشد که در Cuernavaca مدال نداشته است و شما باید آن را با او ببلعد. او نباید متهم به سقوط به کاریکاتور معمولی نویسندگان توریست شود، هرچند که شخصیت های مکزیکی حداقل دارای ابعاد و عمق هستند. آنها شخصیت های یک بانی بد فانتزی هالیوودی نیستند، اما برای داستان رولفو یا رمان فوئنتس قابل قبول نیستند. به این معنا نیست که در بعضی نقاط دارای یک اسکیت چسبنده است به عنوان مثال برای اینکه شخصیت ها به یک قلعه بروند و یکی از آنها به حلقه پرتاب شود. این رمان به دنبال خود را به عنوان یک پل ارتباطی بین قرائت از همینگوی و جویس، هنوز نه حتی نشاط به اندازه کافی از اولین و نه نیرو © تیکو دوم. آنها بیش از حد خود را مرتکب جنایت می کنند و شخصیت های آنها با غم و اندوه خود بسیار متاثر می شوند. من فکر نمی کنم یک قسمت واحد را پیدا کنم که در آن هنگام در معادله ی او بودم احساس کردم که می دانم که بعدا در نیمه دوم قرار دارد. این گرایش بیشتر به خستگی نسبت به سرگرمی دارد. من این رمان را بدون اینکه من را به عنوان سوغات یا یک تصویر، یا یک پاساژ و فقط چند جمله ای، به اتمام برسانم. بنابراین، من نمی دانم چه خواهد بود به طوری که Devil و شرکت هیجان زده خواهد شد.
مشاهده لینک اصلی
کنسول این جمله را بارها و بارها با همان حکم، نامه ای همانند نامه های تمام نامه های بیهوده به عنوان کسانی که در کشتی در بندر برای یک نفر از دست رفته در دریا می خوانند، بخوانید زیرا او در تمرکز مشکل پیدا کرده است، کلمات مخفی شده اند ، نام خود را از او شروع می کند: اما مشکال او را با این وضعیت دوباره به او رسانده بود، تا آنجا که او اکنون نیازی به درک معنی در کلمات را نداشته است، که فراتر از تصدیق خود از گمراهی خود، خراب شدن، در حال حاضر شاید در نهایت خود مغرور، مغز خود را قبل از این شواهد بی رحمانه بی اعتنایی از آنچه دلتنگ شما او را باعث شده است، در متوقف agonized. کتاب زیبا به خواندن دوباره و دوباره. برای سلیقه های من مقدمه استفان اسپندر باید به عنوان یک مقدمه پس از خواندن دوم شما برچسب گذاری شود. او بیشتر وقت خود را نسبت به جویس و فاکنر مقایسه می کند، اما شما می توانید این احساس را فقط با خواندن کتاب خود به دست آورید. برای آن دسته از بخش هایی که استفاده از لغزش، اسپانیایی یا تاریخ مشخص نیست، وبسایت فوق العاده ای به عنوان یک راهنما وجود دارد. http: //www.otago.ac.nz/englishlinguis ...
مشاهده لینک اصلی
چقدر یک روز در زندگی می تواند یک مرد باشد؟ این می تواند چیزی یا همه چیز را معنی کند. و یک روز در زندگی می تواند مرگبار باشد، به ویژه اگر یک مرد به عذاب خود کمک کند تا خود را از بین ببرد. با توجه به این که آتشفشان مانند یک بمب زمان محرمانه است - انفجار اجتناب ناپذیر است و با هر حکم جدید فریبنده نزدیکتر می شود. همانطور که من می توانم امیدوار باشم که زیبایی یک زن هندی قدیمی که دومینو را با یک مرغ بازی می کند را درک کنم؟ هر کس روز یاخود را به زودی یا بعد از آن خودش می گذارد.
مشاهده لینک اصلی
رمان مارپیچ با شکوه، جمع آوری نقوش و به دست آوردن قدرت مانند طوفان، به عنوان حرکت از خارج به داخل و سپس انفجار. تنها خط من که تا به حال به سرقت برده بود، Lowrys بود - که خودممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم. بهشت من ناامیدی است. هر مارشیست واقعی میتواند درک کند.
مشاهده لینک اصلی