باغ فراموش شده داستان فریبنده، اتمسفری و اجباری قابل خواندن از گذشته، اسرار، خانواده و حافظه است.
کاساندرا گم می شود، تنهایی و گرمی. مادربزرگ بسیار دوست داشتنی، نل، تازه کشته شده و کاساندرا، زندگی خود را با یک حادثه وحشتناک ده سال پیش تکان داده است، احساس می کند که او همه چیز عزیزانش را از دست داده است. اما یک نکته غیر منتظره و مرموز از نول، زندگی کاساندرا را خفه می کند و به چالش کشیدن همه چیز فکر می کند که او درباره خودش و خانواده اش می داند.
میراث یک کتاب از افسانه های تاریک و جذاب نوشته شده توسط الیزا Makepeace - نویسنده ویکتوریا که اسرار آمیز در اوایل قرن بیست و یکم ناپدید شد - کاساندرا شجاعت خود را در هر دو دست به دنبال قدم های نل در تلاش برای پیدا کردن حقیقت در مورد تاریخ خود را خانواده و گذشته آنها؛ کمی دانستن اینکه در این روند، او نیز یک زندگی جدید را برای خود کشف خواهد کرد.
خرید کتاب باغ فراموش شده
جستجوی کتاب باغ فراموش شده در گودریدز
معرفی کتاب باغ فراموش شده از نگاه کاربران
این واقعا یک کتاب غیر قابل انتساب است و بسیار سریع خواندن با وجود بیش از 600 صفحه طول می کشد. من باید بگویم من آن را خیلی بیشتر از خانه در Riverton دوست داشتم. این طرح جذاب است و روایت به موقع به جلو و عقب حرکت می کند. ما با نلس به عنوان یک کودک جوان، یک زن در شصت و شصت سالگی زندگی می کنیم و او را در سن 95 سالگی می بینیم. این اقدام ما را از بریزبن استرالیا در سال 2005، و دهه 1970، به لندن 1900 و 2005، و نیز کورنویول از اوایل 1900s و 1970s و again 2005. رمان دارای اسرار بسیاری است که نشان می دهد، این چیزی است که باعث می شود آن را سخت برای قرار دادن. طول داستان خود بسیار بزرگ است، جزئیات تاریخی مناسب است، و شخصیت ها به طور کلی به نظر می رسد.
مشاهده لینک اصلی
دفعات بازدید: ~ اوت 30، 20103 1/2 ستاره چه کتاب غم انگیز است. درخشان بله به خوبی نوشته شده است بله دلتنگی غمگین؟ قطعا!! تنها شکایتم این است که چگونه آنها را پر می کنند. این در گذشته دوران (1900)، نزدیک ترین (1975) و حال حاضر است. که گاهی اوقات گیج کننده است، به ویژه هنگامی که شما کاملا در داستان جذب می شوید - به نظر می رسد که شما در مورد رز و الیزا می خوانید و بسیار در حال حرکت است و بسیار درگیر می شود (و این کار را می کند) و ناگهان فصل بعدی وجود دارد و زمانی که آن را یا نیل در سال 1975 OR CASS در سال 2005 شروع می شود! خیلی متاسفم !! شخصیت ها واقعا نوشته شده اند. من واقعا از خواندن درباره آنها و زمان هایی که در آنها زندگی می کردم لذت بردم (هرچند گل رز مادر یک کار واقعی است و نتیجه نهایی آن است که رز است). و داستان خود (با رمز و راز) واقعا خوب است. تا آنجایی که واقعا نزدیک بود، واقعا حدس زدم. و پایان فقط شما را خیره خواهد کرد. من خوشحالم که این را می خوانم این با من باقی مانده است اما این گفت، من امیدوارم که غم و اندوه که داستان را همراهی می کند، به زودی من را لرزاند. این خیلی غمگین بود
مشاهده لینک اصلی
خواندن فوق العاده - این کتاب همه چیز را - درام خانوادگی، فتنه، رمز و راز، تاریخ، طنز، سحر و جادو و افسانه! این زیبایی روایت شده است (من می توانم لهجه های انگشتان وحشتناک انگلیسی را ببخشمت) و چند شخصیت مختلف را در دوره های مختلف دنبال می کند، با هوشمندانه هر داستان را با هم تلفیق می کند تا پایان قوی - به شدت توصیه می شود. (مشاهده اسپویلر) [من بهترین داستان رز و الیزا را دوست داشتم . کاساندرا خوب بود، اما بیشتر از یک کشتی برای باز کردن رمز و راز از یک شخصیت به درستی توسعه یافته - او یک شوهر و کودک را از دست داده است، اما این داستان تنها برطرف شده و من دوست داشتم بیشتر شناخته شده است. متاسفانه او به جای بچه گویی و کمی آهسته در حل رمز و راز آمد! من او را ببخشید - او شیرین نبود. (پنهان کردن اسپویلر)]
مشاهده لینک اصلی
من این نوع داستان ها را دوست دارم این یک داستان فوق العاده است، پیچیده بافته شده از طریق نسل از صداهای مختلف است. من عاشق راه حماسه به آرامی آشکار بیت و قطعه در زمان 5. ستاره - باید بخواند
مشاهده لینک اصلی
در سال 1913، یک دختر کوچک بر روی کشتی گرفته شده و گفته می شود که به آرامی با یک خانم مرموز که تنها به عنوان نویسنده شناخته می شود صبر کند. هنگامی که خانم نمی میرد، کشتی آن 4 ساله را با آن به استرالیا می برد. در سال 2005، نوه این دختر کوچولو به Cornwall برگشت و سعی کرد تا رمز و راز خانواده را بفهمد. باید بگویم، بسیاری از شخصیت ها انگیزه های ملودرامانه ای برای اعمالشان دارند. همانطور که طرح خود را سهم خود را از لحظات ملودرام ارائه می دهد، شاید آنها یک بازی خوب هستند. جای تعجب نیست که قهرمان او، الیزا، قادر است تا چند داستان پری دریایی خود را نیمهتعریف کند! این داستان من را به چنگ آورد و بنابراین مجبور شدم آن را هر وقت که لحظه ایی داشتم بردارم. داستانهایی با اسرارهایی که بیش از یک نسل و دوره زمانی را در بر میگیرند همیشه این کار را برای من انجام میدهند، و این همانند یو یو است. در اوایل دهه 1900 با الیزا و رز بود، سپس در سال 1975 با نل و سپس در سال 2005 با کاساندرا بود. من احساس زمان پرواز را دوست دارم، و راه هر موضوع باعث می شود ما را بیشتر کنجکاو در مورد دیگران. من مفهوم را دوست دارم که کاساندرا عادت به خرج دادن را به ارث برده است. موضوع یک باغ پنهان شده، پنهان شده که توسط چهار دیوار آن احاطه شده است، به کودک کلاسیک «باغ راز» یادآور شدم. در این رمان حتی یک نویسنده ظاهر شده توسط فرانسیس هاگزون برنت نیز وجود دارد. ظاهرا، همانطور که او به شخصیت ها می گوید، به نظر می رسد که در باغ بر روی این املاک غافلگیر شده است که ایده هایش را برای یک داستان از خودش به ارمغان می آورد. خیلی سرد کمی اضافی. من فکر می کنم مورد علاقه خود را از قهرمانان اصلی است الیزا، با اصالت و منحصر به فرد او، که به پایان می رسد پیدا کردن خود را در یک وضعیت بدون برنده اگر هرگز وجود دارد یکی وجود دارد! چه کسی نمی تواند توسط کارهای درونی یک نویسنده از افسانه ها مجذوب شود؟ من همچنین نل را دوست دارم، با دانستن اینکه او خود را رمز موفقیت در تلاش برای حل است، و کاساندرا، با خشم طبیعی خود را همراه با تصمیم گیری. آنتاگونیست، لینوس و Adeline Mountrachet، به یاد ماندنی هستند. لینوس یک شخصیت تند و زننده است و کسانی که او را دوست دارند با همان تحقیر که او هنگام جوان شدن رنج می برند، رفتار می کند. من فکر می کنم اگر واقعا یک روح حاکم بر مکان قدیمی، وجود دارد، او را، هنوز هم با وسواس وحشت زده خود را مصرف می شود. همسر او به همان اندازه آسان است از نفرت. هیچ عجله کنترلی مانند یک عجیب و غریب کنترل خودکفا وجود ندارد. با وجود اینکه او شخصا شخصیت اصلی نبود، من متوجه شدم که ناتانیل ها را دچار بحران و فداکاری هایی می کنم که مایل بود کار خود را ادامه دهد و صلح را حفظ کند. کجا خط کشیدن و اعلام کافی کافی است؟ او می خواست چیزی معمولی را انجام دهد و خانواده ی جدیدش را بپردازد، اما آنچه آنها از او می خواستند، قطعا غیر معمول نبود! هرچند او هر انتخابی را که برایش ساخته بود، برای خود و همسر جوانش احساس می کرد، احساس می کردم او تبدیل به یک مرد عروسک شده بود که رشته هایش بسیار آسان بود. من برای او متوقف شدم تا به مادربزرگش احترام بگذارم و به او بپرسم (و همسرش برای آن موضوع). در نهایت، او یکی از آن موارد است که ممکن است صحیح باشد که رسوایی باعث انتخاب شود. بعضی از شخصیت های کوچکتر حتی داستان های جالبی هستند که غذا را برای تفکر عرضه می کنند. ویلیام مارتین، قدیمی است که به داستان های بسیاری گفته است، اما یک هدیه آشکار از چرخش کاه را به طلا داده است. و جولیا بنت، صاحب هتل و نویسنده داستانی سابق، معتقد است که افراد واقعا متعلق به نوع شخصیت سهام هستند. حتی فردی که اصرار دارد چنین چیزهایی واقعا وجود نداشته باشد، یک نشانه است، عجیب و غریب که بر انحصار خود اصرار دارد. همه چیز منحصر به فرد بود. هرگز به طریقی که تصور می کنیم هرگز به پایان نمی رسیم. با برخی از نقل قول ها از الیزا به پایان رسید، زیرا از نگاه من به ذهن چنین داستان افسانه ای لذت می برد. الیزا می دانست که بررسی دقیقا همان سرقت است. او دوست داشت تصاویر را در ذهنش ذخیره کند تا پخش شود، دوباره صدایی شود، دوباره رنگ آمیزی شود، همانطور که او خوشحال است. برای اینکه آنها را به داستان های شریرانه بفروشید، پرواز های فانتزی که مردم را وحشت می دهد، الهام بخش ناخوشایند را به ارمغان می آورد. بیشتر او نوشت، با صدایی بلندتر داستان به نظر می رسید که رشد می کند، در ذهنش چرخش می کند، با فشار دادن روی سر او، مشتاق آزادی است. او توانایی داستان ها، توانایی جادویی خود را برای پر کردن بخش زخمی مردم را درک کرد.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب باغ فراموش شده
خرید کتاب باغ فراموش شده
جستجوی کتاب باغ فراموش شده در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
دفعات بازدید: ~ اوت 30، 20103 1/2 ستاره چه کتاب غم انگیز است. درخشان بله به خوبی نوشته شده است بله دلتنگی غمگین؟ قطعا!! تنها شکایتم این است که چگونه آنها را پر می کنند. این در گذشته دوران (1900)، نزدیک ترین (1975) و حال حاضر است. که گاهی اوقات گیج کننده است، به ویژه هنگامی که شما کاملا در داستان جذب می شوید - به نظر می رسد که شما در مورد رز و الیزا می خوانید و بسیار در حال حرکت است و بسیار درگیر می شود (و این کار را می کند) و ناگهان فصل بعدی وجود دارد و زمانی که آن را یا نیل در سال 1975 OR CASS در سال 2005 شروع می شود! خیلی متاسفم !! شخصیت ها واقعا نوشته شده اند. من واقعا از خواندن درباره آنها و زمان هایی که در آنها زندگی می کردم لذت بردم (هرچند گل رز مادر یک کار واقعی است و نتیجه نهایی آن است که رز است). و داستان خود (با رمز و راز) واقعا خوب است. تا آنجایی که واقعا نزدیک بود، واقعا حدس زدم. و پایان فقط شما را خیره خواهد کرد. من خوشحالم که این را می خوانم این با من باقی مانده است اما این گفت، من امیدوارم که غم و اندوه که داستان را همراهی می کند، به زودی من را لرزاند. این خیلی غمگین بود
مشاهده لینک اصلی
خواندن فوق العاده - این کتاب همه چیز را - درام خانوادگی، فتنه، رمز و راز، تاریخ، طنز، سحر و جادو و افسانه! این زیبایی روایت شده است (من می توانم لهجه های انگشتان وحشتناک انگلیسی را ببخشمت) و چند شخصیت مختلف را در دوره های مختلف دنبال می کند، با هوشمندانه هر داستان را با هم تلفیق می کند تا پایان قوی - به شدت توصیه می شود. (مشاهده اسپویلر) [من بهترین داستان رز و الیزا را دوست داشتم . کاساندرا خوب بود، اما بیشتر از یک کشتی برای باز کردن رمز و راز از یک شخصیت به درستی توسعه یافته - او یک شوهر و کودک را از دست داده است، اما این داستان تنها برطرف شده و من دوست داشتم بیشتر شناخته شده است. متاسفانه او به جای بچه گویی و کمی آهسته در حل رمز و راز آمد! من او را ببخشید - او شیرین نبود. (پنهان کردن اسپویلر)]
مشاهده لینک اصلی
من این نوع داستان ها را دوست دارم این یک داستان فوق العاده است، پیچیده بافته شده از طریق نسل از صداهای مختلف است. من عاشق راه حماسه به آرامی آشکار بیت و قطعه در زمان 5. ستاره - باید بخواند
مشاهده لینک اصلی
در سال 1913، یک دختر کوچک بر روی کشتی گرفته شده و گفته می شود که به آرامی با یک خانم مرموز که تنها به عنوان نویسنده شناخته می شود صبر کند. هنگامی که خانم نمی میرد، کشتی آن 4 ساله را با آن به استرالیا می برد. در سال 2005، نوه این دختر کوچولو به Cornwall برگشت و سعی کرد تا رمز و راز خانواده را بفهمد. باید بگویم، بسیاری از شخصیت ها انگیزه های ملودرامانه ای برای اعمالشان دارند. همانطور که طرح خود را سهم خود را از لحظات ملودرام ارائه می دهد، شاید آنها یک بازی خوب هستند. جای تعجب نیست که قهرمان او، الیزا، قادر است تا چند داستان پری دریایی خود را نیمهتعریف کند! این داستان من را به چنگ آورد و بنابراین مجبور شدم آن را هر وقت که لحظه ایی داشتم بردارم. داستانهایی با اسرارهایی که بیش از یک نسل و دوره زمانی را در بر میگیرند همیشه این کار را برای من انجام میدهند، و این همانند یو یو است. در اوایل دهه 1900 با الیزا و رز بود، سپس در سال 1975 با نل و سپس در سال 2005 با کاساندرا بود. من احساس زمان پرواز را دوست دارم، و راه هر موضوع باعث می شود ما را بیشتر کنجکاو در مورد دیگران. من مفهوم را دوست دارم که کاساندرا عادت به خرج دادن را به ارث برده است. موضوع یک باغ پنهان شده، پنهان شده که توسط چهار دیوار آن احاطه شده است، به کودک کلاسیک «باغ راز» یادآور شدم. در این رمان حتی یک نویسنده ظاهر شده توسط فرانسیس هاگزون برنت نیز وجود دارد. ظاهرا، همانطور که او به شخصیت ها می گوید، به نظر می رسد که در باغ بر روی این املاک غافلگیر شده است که ایده هایش را برای یک داستان از خودش به ارمغان می آورد. خیلی سرد کمی اضافی. من فکر می کنم مورد علاقه خود را از قهرمانان اصلی است الیزا، با اصالت و منحصر به فرد او، که به پایان می رسد پیدا کردن خود را در یک وضعیت بدون برنده اگر هرگز وجود دارد یکی وجود دارد! چه کسی نمی تواند توسط کارهای درونی یک نویسنده از افسانه ها مجذوب شود؟ من همچنین نل را دوست دارم، با دانستن اینکه او خود را رمز موفقیت در تلاش برای حل است، و کاساندرا، با خشم طبیعی خود را همراه با تصمیم گیری. آنتاگونیست، لینوس و Adeline Mountrachet، به یاد ماندنی هستند. لینوس یک شخصیت تند و زننده است و کسانی که او را دوست دارند با همان تحقیر که او هنگام جوان شدن رنج می برند، رفتار می کند. من فکر می کنم اگر واقعا یک روح حاکم بر مکان قدیمی، وجود دارد، او را، هنوز هم با وسواس وحشت زده خود را مصرف می شود. همسر او به همان اندازه آسان است از نفرت. هیچ عجله کنترلی مانند یک عجیب و غریب کنترل خودکفا وجود ندارد. با وجود اینکه او شخصا شخصیت اصلی نبود، من متوجه شدم که ناتانیل ها را دچار بحران و فداکاری هایی می کنم که مایل بود کار خود را ادامه دهد و صلح را حفظ کند. کجا خط کشیدن و اعلام کافی کافی است؟ او می خواست چیزی معمولی را انجام دهد و خانواده ی جدیدش را بپردازد، اما آنچه آنها از او می خواستند، قطعا غیر معمول نبود! هرچند او هر انتخابی را که برایش ساخته بود، برای خود و همسر جوانش احساس می کرد، احساس می کردم او تبدیل به یک مرد عروسک شده بود که رشته هایش بسیار آسان بود. من برای او متوقف شدم تا به مادربزرگش احترام بگذارم و به او بپرسم (و همسرش برای آن موضوع). در نهایت، او یکی از آن موارد است که ممکن است صحیح باشد که رسوایی باعث انتخاب شود. بعضی از شخصیت های کوچکتر حتی داستان های جالبی هستند که غذا را برای تفکر عرضه می کنند. ویلیام مارتین، قدیمی است که به داستان های بسیاری گفته است، اما یک هدیه آشکار از چرخش کاه را به طلا داده است. و جولیا بنت، صاحب هتل و نویسنده داستانی سابق، معتقد است که افراد واقعا متعلق به نوع شخصیت سهام هستند. حتی فردی که اصرار دارد چنین چیزهایی واقعا وجود نداشته باشد، یک نشانه است، عجیب و غریب که بر انحصار خود اصرار دارد. همه چیز منحصر به فرد بود. هرگز به طریقی که تصور می کنیم هرگز به پایان نمی رسیم. با برخی از نقل قول ها از الیزا به پایان رسید، زیرا از نگاه من به ذهن چنین داستان افسانه ای لذت می برد. الیزا می دانست که بررسی دقیقا همان سرقت است. او دوست داشت تصاویر را در ذهنش ذخیره کند تا پخش شود، دوباره صدایی شود، دوباره رنگ آمیزی شود، همانطور که او خوشحال است. برای اینکه آنها را به داستان های شریرانه بفروشید، پرواز های فانتزی که مردم را وحشت می دهد، الهام بخش ناخوشایند را به ارمغان می آورد. بیشتر او نوشت، با صدایی بلندتر داستان به نظر می رسید که رشد می کند، در ذهنش چرخش می کند، با فشار دادن روی سر او، مشتاق آزادی است. او توانایی داستان ها، توانایی جادویی خود را برای پر کردن بخش زخمی مردم را درک کرد.
مشاهده لینک اصلی